Agile Product Owner | HR Enthusiast | Scrum Master | Nurturing Agile Coach Aspirations
تندخوانی یا کندخوانی؛ مساله این نیست!
مدتها پیش به دوستان عزیزی قول داده بودم در مورد چیزایی که توی کلاسها و تحقیقاتم در مورد تندخوانی یادگرفتم، یه پست وبلاگی بنویسم. ولی متاسفانه کمالگرایی همچنان مانع میشد. از طرفی دوست داشتم هیچ چیز از قلم نیافته، از طرف دیگه دوست نداشتم چیزی بی پایه و بیسند بنویسم و در نتیجه همین که فکر میکردم برای هر قلم از این جنس، باید بگردم منابع رو پیدا کنم و شرح بدم باعث میشد مدام به تعویق بندازمش.
مثل اکثر کسایی که دنبال روشهای تندخوانی رفتن، مشکلات انگیزهبخش منم اینها بودن: خواب آلودگی موقع مطالعه، از دست دادن تمرکز، برگشتن به عقب، فراموش کردن و ...
پیش از اینکه در مورد تکنیکهای تندخوانی و حقایق تاثیرگذار در اینباره بنویسم، میخوام ذهنتون رو درگیر یک مساله کنم که تا پایان این نوشته، در پس ذهن داشته باشین. مساله اینه:
اصلا چیزی به نام تندخوانی وجود داره؟
برای اینکه تبلیغ یا ضدتبلیغ نشه، از دورهای که شرکت کردم اسم نمیبرم ولی میگم دوره بدی نبود. اولین آماری که ارائه میشد حیرتانگیز بود. گفته میشد میانگین سرعت خواندن ژاپنیها به عنوان تنخوانترین مردم دنیا، حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه در دقیقه است. براش یه واحد هم هست: Word Per Minutes یا WPM یعنی تعداد کلمه ای که شما میتونید با حداکثر سرعت بخونید و بفهمید در یک دقیقه چقدره. میانگین مطلوب هم گویا حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ WPM محسوب میشه که اکثر مردم کشورهای پیشرفته، حداقل با این سرعت مطالعه میکنن.
من البته جستجوی خیلی سطحی و کوتاهی داشتم و آمار درست و رسمی پیدا نکردم و نخواستم هم پیدا کنم چون اساسا مقایسه در عرض رو درست نمیدونم. * اگه شما گشتین و یافتین، از خوانندههای این پست دریغ نکنید و با کامنتتون، یه خانواده ای رو از نگرانی در بیارین!
کار عملی!
یک صفحه متن انتخاب کنید تا ببینیم سرعت خوانش شما چقدره.
بهتره روی صفحه مانیتور و موبایل نباشه چون کاملا سرعت خوانش فرق داره و ما اینجا مقیاس رو بر اساس خوانش روی کاغذ در نظر میگیریم. متن نه باید خیلی ساده باشه مثل رمانهای داستانی میم مودب پور! و نه خیلی علمی و پیچیده و ... میتونه یه خبر باشه اصلا. یا یه مقاله از یک مجله انتخاب خوبیه.
کورنومتر موبایل یا ساعتتون رو روشن کنید و سعی کنید بدون عجله اما سریع، تا یک دقیقه مطالعه کنید. باید طوری بخونید که بعد از اون یک دقیقه، اگه چندتا سوال از متن پرسیده شد، حداقل به ۸۰٪ امتیاز دست پیدا کنین. برای حصول نتیجه دقیقتر، میتونید ۵ دقیقه بخونید و در نهایت با یه محاسبه ساده بگید چند کلمه در دقیقه خوندین.
*ممنون میشم اگه نتیجه رو با من و بقیه خواننده های ویرگول هم در میون بگذارید. کافیه کامنت بذارید و بگید چند WPM سرعت مطالعهتون بود. ضمنا تمام کلمه هایی مثل «با، و، یا، ها و ... هم کلمه محسوب میشن»
نکته:
سرعت خواندن شما به عوامل مختلفی مثل خستگی، کم خوابی، سر و صدا در محیط، روحیه فعلی و ... بستگی داره. پس اگه نتیجه خیلی مطلوب نبود، ناامید نشید! من اولین بار توی کلاس امتحان کردم و سرعتم چیزی حدود ۱۲۵ WPM بود!! اما از ۷۰٪ کلاس سریعتر بودم ضمن اینکه بیشتر پرسشهارو درست جواب دادم.
خبر خوب: طی دوره و زمانی که تقریبا تمرین میکردم به سرعت ۴۰۰ کلمه در دقیقه هم خیلی نزدیک شدم و این بسادگی تمام صورت گرفته بود. فکر میکنم اگه تمرینات رو مستمر و کامل انجام میدادم شاید ۶۰۰ عدد ثابت فعلیم شده بود! پس میشه واقعا.
خبر بد: اساسا تندخوانی یک استعداد محسوب میشه! بخشی از اون اکتسابی نیست. پس تاکید میکنم از مقایسه در عرض بپرهیزید!
حالا که یه سرنخی از تندخوانی دستمون اومده، وقتشه بریم سراغ تکنیکها و حقایقی در موردش. میتونم بگم اگر بخوایم چیزهایی رو تمرین بدیم و تقویت کنیم تا خواندن سریعتر و مفیدتری داشته باشیم، اونها میتونن به ۳ بخش تقسیم بشن:
۱. چشم!
بله دقیقا خودِ خودِ چشم با عضلات ظریفش به تمرین نیاز دارن. به نسبت عموم، افرادی که خیلی اهل مطالعه هستن موقع مطالعه کمتر دچار خوابآلودگی میشن و یکی از مهمترین دلایلش همین عضلات تمریندیده و چالاک شدهء چشماشونه. ما حین مطالعه دائما به طرفین نگاه میکنیم و اینکار عضلات ورزیده و چابکی میطلبه که کرهء چشم مارو احاطه کردن.
هرچقدر عضلات چشمی ما ضعیفتر باشن، موقع مطالعه زودتر خسته میشن و خستگی چشم این پیام رو به مغزِ شرطی شده ما میده که آهای! وقت خوابه.
برای تقویت چشم چیکار کنیم؟
مسلما رژیم غذایی میتونه موثر باشه ولی آب هویج و چشمِ کله پاچه و ... جوابش نیست :))
برای تقویت چشم هیچی بهتر از ورزش های مخصوص چشم و خود مطالعهء مستمر، نیست. در مورد ورزش و تقویت عضلات چشم، این ویدیو رو پیدا کردم که اتفاقا به تمام کسانی که مدت زمان طولانی با کامپیوتر کار میکنن هم توصیه میشه.
اما ورزشهایی مختص به تندخوانی هم وجود دارن که با هدف چابک کردن این عضلات چشمی طراحی شدن. حالا دیگه نمیدونم با چه متودی کار کنیم میشه بادی بیلدینگ و کدومش میشه فیتنس! شاید جفتش یکیه... خلاصه که به خاطر طولانی شدن این مطلب، اون تمرینها رو در پست مجزایی منتشر میکنم.
۲. پردازش مغزی
فرض میکنیم با حداکثر سرعت ممکن، نوشتههارو از طریق سیستم بینایی تبدیل به سیگنالهایی کردیم که برای تفسیر به مغز فرستاده میشن.
بخشی از مغز یا بهتره بگم سیستم بینایی به نام Occipital Lobe این سیگنالهارو دریافت و پردازش میکنه. جا داره یاد کنیم از استعدادی که پیشتر اشاره شد. شاید بصورت غیرتخصصی بشه گفت اینا همون بخشهایی هستن که سرعتشون میتونه ذاتی باشه اما با تمرینهایی میتونن تقویت بشن. چون نمیخوام در کار عصبشناس ها و چشمپزشکها دخالت کنم بیشتر از این در موردش نه میخونم نه میگم!
خلاصه این اطلاعات که در سیستم بینایی چرخهء کاملی رو طی کردن و تبدیل شدن به اطلاعات قابل تفسیر و نوبت مغز میرسه. حالا از سرعت پردازش گرفته تا سرعت ذخیرهسازی، همگی بخش عمده سرعت مطالعه هر شخصی رو تعیین میکنن. هرچقدر هم که کلمات رو سریع وارد مغز کنیم، بدون پردازش سریع کاری از پیش نمیبریم. برای نمونه یه بازی رو یادآوری میکنم که اکثر ما احتمالا در دبستان تجربه کردیم! هر کی سریعتر بخونه... این بازی نتیجهای نداشت جز روخوانی سریع و چیزی رو اثبات نمیکرد به جز مهارت در خواندن که شاید آن روزها دستاورد جدید و هیجانانگیزی بود!
در اینباره نکات و تمرینهای جالبی هست که سرعتِ پردازش مغز رو به طرز محسوسی بالا میبره که طبیعتا یکی از دستاوردهاش میتونه تندتر خواندن مطالب باشه. اونها رو هم در پست جداگانهای منتشر میکنم، اما دلم نمیاد حالا که تا اینجا اومدین دست خالی برگردین! به چند تا مورد اشاره میکنم:
- نوشتن: بله نوشتن- یعنی همینکاری که در حال حاضر دارم انجام میدم- یکی از ابزارهاییه که بیش از هرچیزی مغز رو درگیر و فعال میکنه. متعاقبا هرچی مغز فعالتری داشته باشین، سرعت مغزتون هم بالاتر میره اما این هم باید مثل باشگاه رفتن و بدنسازی و هر کار دیگهای بصورت مستمر انجام بشه.
- خواندن: دیگه چقدر بگم! خود مطالعه هم یکی از فعالیتهاییه که به خوبی نقاط وسیعی از مغز رو درگیر میکنه و در صورت استمرار، سرعت مغز رو زیاد میکنه! آب کتاب هم بخورید میگن خوبه! یـَـخخخ :|
حیفه این لعنتی رو نگم:
بدترین کاری که میتونید انجام بدید تا هرچه رشته بودید پنبه بشه، تماشای تلوزیونه! به همین سادگی. ثابت شده تماشای تلوزیون کمترین فعالیت رو از مغز نیاز داره و اون رو به تنبلی عادت میده. در اینباره توی همون مطلبِ تمرینهای مغز، خیلی بیشتر خواهم گفت و نتایج تحقیقات پروفسور کاواشیما رو هم تقدیم میکنم.
۳. عادات
بخش آخر مربوط میشه به روش خواندن و فراگیری. تکنیکهای درست مطالعه، محل درست مطالعه، طرز نشستن و مستقر شدن، استراحتها، مرور و غیره. این بخش هم شوخی نیست! در مورد عادات و روشهای مطالعه صحبت میکنم که خیلی زودتر باید در موردشون آموزش میدیدیم.
و اما بریم سراغ سوالمون؛ واقعا چیزی به نام تندخوانی وجود داره؟
ترجیح میدم جواب این سوال رو ننویسم و به جاش یک هدیه بهتون بدم و جواب این سوال رو از زبان استاد عزیزم، محمدرضا شعبانعلی بشنوید. ایشون در این فایل صوتی در مورد روش صحیح یادگیری میگن و موضوع اصلی روشهای خوانش یا تندخوانی نیست. اما معتقدم جواب همونجاست.
اگر قبلا با سایت متمم و مهندس محمدرضا شعبانعلی آشنا نشدین، حتما بابت این هدیه من رو فراموش نمیکنید (خودشیفته!). در مورد روشهای صحیح مطالعه، در همین سایت مطالب مفید دیگهای هم وجود داره که پیشنهاد میکنم بخونید.
فعلا این مطلب رو میبندم تا با فایل صوتی مذکور کمی سرخوش باشین تا من سایر مطالب زیر مجموعهش رو بنویسم و لینک کنم. همچنان خواهش دارم اگر جایی اشتباهی در متن بود، نبخشید و بهم اطلاع بدین تا اصلاحش کنم. ممنون از وقتی که برای خودتون گذاشتین! من فقط خواستم به قولم عمل کنم ;)
تندخوانی یا کندخوانی؛ مساله این نیست!
۱. تندخوانی - تقویت سیستم بینایی
۲. تندخوانی - تقویت مغزی!
۳. تندخوانی - روشهای یادگیری و عادات مطالعه
مطلبی دیگر از این انتشارات
ترجیح بلامرجح مُحال است، پس معیارها را زودتر تعیین کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نوتیفیکیشن یا موفقیت!
مطلبی دیگر از این انتشارات
جمع سپاری یا crowdsourcing چیست؟