روز نهم _ چالش ۲۱

حقیقتش اول که اینجا شروع کردم به نوشتن فکر نمی‌کردم کسی جز ساحل بخونه. اما حالا هر روز تعدادی لایک و کامنت می‌گیرم و متوجه شدم که دوستانی هستن که دنبال می‌کنن. خواستم از همین تریبون تشکر کنم از حضورشون.

خب روزم نهم هم با کیفیت قابل قبولی به اتمام رسید و یه جورایی به عدد ۹ که فکر کردم جا خوردم. خوب جلو اومدم تا این لحظه. از توانای‌هام و بدنم راضی‌تر از یک ماه پیشم. مثلا یک ماه قبل آخرای تمرین کم میوردم اما الان بهتر شدم. چند تا حرکت بود که به سختی نصفشو می‌زدم اما حالا کامل و راحت‌تر شدن برام. خلاصه که حالم با خودم خوبه اگه زمونه اجازه بده.

میان‌وعده
میان‌وعده

عکس از صبونه ندارم ولی این میان‌وعده صبحمه.

ناهار
ناهار

ناهار هستن که خیلی سریع و بی‌دردسر آماده شد. سینه مرغ رو یکم ادویه و نمک زدم و انداختم تو تابه داغ و درش رو گذاشتم. روغن قدی که کف تابه چرب شه نه بیشتر. ذرت هم‌ من کنسرو نمی‌خرم. چون گرونه. از همین تازه‌هاش می‌گیرم می‌پزم دون می‌کنم. این لیموهام که ریخت کامکوات هست خیلی آبدارن.

بعد از ناهار کتابمو خوندم. فلسفه ملال، فک کنم با همه سختیش دارم یه چیزایی می‌فهمم ازش. بعدم رفتم پیاده‌روی که خیلی سرد بود. تند تند راه می‌رفتم که گرم بشم. بیرون که بودم یه کاری هم داشتم که فکر نمی‌کردم زیاد طول بکشه برا همین هیچی خوراکی نبرده بودم. ولی خب کارم طول کشید و منم گشنم شد. هی فک کردم چی بخورم کالری مازاد نگیرم. رفتم یه بسته مغز تخمه کدو و یه بسته هم بادوم‌زمینی گرفتم و از هر کدوم یکم خوردم. انتخابامونن در این مواقع مهمن.

شام
شام

و اختتامیه هم سوپ جو ساده بود. داغ و تند و مناسب برای آدم یخ زده‌ی از پیاده‌روی برگشته.

خیلی وقته که سبد خریدم متفاوت از گذشته شده. برای داشتن تغذیه سالم اول باید خرید اصولی و صحیح رو بلد شد. اگه تو خونه مواد مضر نباشه، خب قاعدتا مصرف هم نمی‌شه. حالا هر چند وقت یه بارم چیت می‌کنیم که ولع نگیردمون. واقعا اگه حوصله و زمان بهم اجازه بده یه مثنوی هفتاد من باید بنویسم از روند رژیم‌هایی که تا حالا داشتم. ولی در حال حاضر فقط می‌خوام تأکید کنم رژیم نخوردن نیست، صحیح خوردنه.

راستی محلمون از این پارک خوشگلا داره که جاهای مختلف ایران رو توش ساختن.

روز نهم با موفقیت و امتیاز ۹۰ تیک خورد.✅️🥳

خب دیگه شبتون قشنگ🌙