«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
عکس داستانک(قسمت اول:دختر و کلاغ!)
روزگار نامرد حال هر دوی ما را گرفته است.
روزگاری که مردمانش تو را زشت و مرا نحس میخوانند.
تو را به جرم لاغری و کم مو بودن،مرا به جرم سیاهی و صدای غارغارم.
بابام خدابیامرز میگفت ما کلاغها حالاحالاها باید سنگپران شده و فحش بشنویم تا این آدمها معنای واقعی زشتی و زیبایی را بفهمند.
اولین بار که پشت پنجره اتاقت نشستم و نگاهمان به هم گره خورد را یادت هست؟ تو به من نگاه کردی در حالی که نگاهت شبیه نگاه هیچ یک از آدمهایی که تا آن روز دیده بودم نبود و من به تو نگاه کردم در حالی که نگاهم شبیه نگاه هیچ یک از کلاغهایی که تا آن روز دیده بودی نبود و اینجوری شد که ما کشته مردهی هم شدیم.
فقط با نگاهمان!
mohsenijalal@yahoo.com
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک(قسمت بیست و چهارم:اینها کجا و آنها کجا!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک(قسمت هشتم:باز نیابی به عقل سّر معمای عشق!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک(قسمت بیست و یکم:سیلی!)