«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
عکس داستانک(قسمت هجدهم:نقش!)
گفت:فلان بازیگر رو ببین خیلی خوب نقشاشو بازی می کنه.
گفتم:بازم خوش به حال اون که نقشاشو بازی می کنه.
گفت:منظورت چیه؟
گفتم:منظورم اینه که همین نقشایی که اون و امثال اون بازی می کنن که معمولنم خیلی از زندگی واقعی شون دوره رو ما داریم با هزار دنگ و فنگ زندگی می کنیم.
گفت:قبول کن نقش بازی کردن کار خیلی سختیه.کار هر کسی نیست.
گفتم:قبوله ولی اگه نقشا رو خوب بازی کردن خیلی سخته،نقشا رو خوب زندگی کردن تقریباً محاله!
گفت:راس می گی.
گفتم:تازه یه چیز دیگه ام هست اونم اینه که اینا در برابر نقش هایی که بازی می کنن خدا تومن پول می گیرن و بعضیاشونم همیشه ی خدا از زمین و زمان و دولت و ملّت طلبکارن!ولی ما در برابر نقش هایی که زندگی می کنیم،اکثرمون به جزء گرفتاری چیزی نصیبمون نمی شه که هیچ،به زمین و زمانم بدهکاریم.
گفت:دیگه هیچی نگفت.سکوت کرد!
گفتم:منم دیگه چیزی نگفتم.ترجیح دادم برای اینکه بحثمون به جاهای باریکتر نکشه بیشتر ادامه ندم!
پ ن:تصویر این پُست به دلیل گریم متفاوت خانم مهناز افشار برای بازی در فیلم شاه کُش مورد استفاده قرار گرفته است و صرفاً جنبه ی تزیینی دارد.
پ ن:کنایه های موجود در داستانک شامل آن دسته از بازیگرانی است که سوار بر اسب غرور و تبختر، چهار نعل می تازند.هیچ کس را جزء خود آدم نمی پندارند و فراموش کرده اند که صدقه سر همین مردم که به تماشای فیلمهایشان می نشینند،به اینجا رسیده اند.البته بر اهل دل پوشیده نیست که اینجا هم جایی نیست که قابل نازیدن و تازیدن باشد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک(قسمت سوم:زخم!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک(قسمت هفتم:باش!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس داستانک (۲۶: شنا در زمستان!)