نابخشوده‌های متالیکا (یک از سه)

برگردان پارسی سه گانه‌ی «نابخشوده» از گروه «متالیکا»

سه مرحله از زندگی یک انسانِ مثالی در جامعه‌ی امروز...

 بخش نخست : کودکی
بخش نخست : کودکی

نابخشوده (از آلبوم سیاه) - 1991

میلادت مبارک ای واحد آماری
ای قربانیِ کاهشِ نوزادمرگی!
ا.بامداد
فرزند نیکوسرشت آدمی
ناگاه و ناکام
در خـــــاک شد
ما همه
فرزندانِ آن دیگری؛
آن نابخشوده‌ایم!
ف.ا


زایش نابگاه یکی کودک

سایه‌رُست و کم‌روز و پاک

سبک‌خیز و چالاک

در این جهنده جهانِ جونده

این دُشکده‌ی دیرینه‌سالِ خاک

این مغاک

با تازیانه‌ی هماره

بر پشت

ننگداغِ همیشه

بر تارک و

دردی پابه‌جای

شباروز،

ناوردی بی‌فرجام را

تاب می‌آرد و

خامدستانه

پنجه می‌افکند

: «زین‌پس

کسی بازم نخواهد داشت

از آنچه بایدم

از آنچه شایدم

که جویای راه خویشتن‌ام من...

تا به امروز

هرآنچه دریافته‌ام

هرآنچه دانسته‌ام

هرگز

نمودی از من ننمود

از من نبود

نبودم من، توگویی

ندیدم من انگار ... هیـــــچ

پس اینک ای کرگوشانِ خشک‌اندیش!

پریشیده و دل‌آزرده،

نابخشوده می‌خوانم‌تان»

گردابه‌های خردسوز و

خیزابه‌های تباهنده

روزان و شبان‌اش

یک به یک

درنوردیدند

تار و پودش

یک به یک

از هم گسستند

زار و خوار و نـژند

بی‌انجام و بی‌هوده

بازش نهادند

اینک،

پیری نزارتن و زمان‌فرسود

پشیمان از کردوکار خویش

غمگنانه

تن،

اندرین خاک خسته

خواهد کشید

دیگرش،

نه هوای پرواز در دل و

نه هوای سفر در سر ...

... آن سالخوردِ تنگ‌خوی دُژَم

من‌ام شاید!

«این‌گونه‌ام فریفتید و

به نیرنگی دداندیشانه،

نابخشوده‌ام خواندید

من نیز

زین‌پس

در تلخای سردِ دلم

نابخشوده می‌خوانم‌تان

راستی را،

نابخشوده

شمایانید!»


برگردان: فرهاد ارکانی (چهارده خــرداد 1390 - سِنج)
https://www.youtube.com/watch?v=Ckom3gf57Yw&list=RDOMJREChN8nY&index=2
https://virgool.io/@farhadarkani/metallica-ftaiayh7gpnx
https://virgool.io/@farhadarkani/metallica-zg1jzpztadyi