آیا باید نگران روسیه باشیم؟!

مقدمه


از قدیم الایام منطقه قفقاز متعلق به ایران و جزو سرزمین های همزبان و هم نژاد ما بوده است. اما در تاریخ که نگاه کنیم از اواخر دوران صفویه ما شاهد تعرض و دست اندازی دولت فخیمه روسیه تزاری به این مناطق بودیم و حتی زمان جنگ جهانی همین روسیه کشور ما را اشغال کردند و آن هولوکاست ایرانی اتفاق افتاد و نصف جمعیت ایران به دست این جماعت و به علت قحطی ای که این جماعت به راه انداختند به همراه انگلستان از دنیا رفتند و جمعیت امروز ما هم تحت تأثیر آن جنایت بوده و هست!

اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که حتی قبل از اقدام عملی کشور های اروپایی برای تجزیه ایران ما شاهد اقدام عملی و نظامی روسیه برای تکه تکه کردن ایران هستیم! این مسائل و خیلی مسائل دیگری که خوانندگان این یادداشت آن را بهتر از حقیر میدانند باعث می شود تا با این زمینه تاریخی من مسائل امروز جهان را هم به سهم خودم تحلیل کنم و نظرم را خدمت شما اعلام کنم.

جنگ اوکراین

در اینکه زلنسکی و سایر سیاستمداران اوکراین کشور اوکراین را به سمت جنگ بردند شکی نیست اما مسئله ای که طبق حقوق بین الملل باید مطرح شود این است که تجاوزی به تمامیت ارضی کشور اوکراین انجام شده چه در زمینه به رسمیت شناختن جمهوی های خود خوانده مرزی کشور اوکراین چه در زمینه حمله نظامی کشور روسیه به اوکراین.

نکته ای که حائز اهمیت است در این مسئله این است که آیا ما قبول میکنیم که رفراندومی در مناطق مرزی ما انجام شود و از مردم نظرسنجی شود در مورد استقلال استانشان یا خیر؟ طبیعتا خیر و هر کشوری هم که این مسئله را درباره کشور ما مورد تایید قرار دهد؛ ما آن کشور را متجاوز میدانیم و با آن کشور برخورد خواهیم کرد!

تا اینجای کار می شود نتیجه گرفت که احتمالا دلیل حمله به اوکراین باید بیشتر از حمایت از چند موجودیت خودخوانده باشد همانگونه که خود دولت روسیه هم چندین بار اعلام کرد دلایل حمله به اوکراین بیش از آنکه برای حمایت باشد برای این است که دولتی در آنجا مورد تایید روسیه نیست و به نحوی حاکمیت و آقایی مردم اوکراین را زیر سوال برد!

پس جماعت انقلابی را چه شده است که از این مسئله حمایت میکنند؟ مسئله ای که انقلابیون از آن حمایت میکنند تجاوز به تمامیت ارضی اوکراین نیست بلکه به خاک مالیده شدن پوزه ی غرب و اروپایی‌ها توسط روسیه است.بسیار مورد پسند ما ایرانیان است که امریکایی که دشمنی کرده، سردار ما را شهید کرده، امنیت ما را مورد هدف قرار داده و با تحریم های اقتصادی در حال شکستن کمر ملت ایران است به این شکل غیر قابل اعتماد بودنش به دنیا اثبات شود!

اما باید احتیاط کرد چرا که روسیه در قرن 21 در مورد اینکه حاکمیتی برای کشور همسایه اش قائل نیست صحبت میکند! خطر این صحبت را اگر تاریخ خوانده باشید می فهمید. این صحبت ها بوی کشور گشایی میدهد این صحبت ها بوی جنگ علیه همسایگان می دهد این صحبت ها بوی یادآوری تاریخ میدهد. تاریخی که پر از جنگ و خون و دو جنگ جهانی و وجود افرادی مثل هیتلر است،لزوما نباید فاشیست و نازی باشند تا احساس خطر بشود همینکه صحبت ها و عمل امثال هیتلر را انجام دهند باید در مورد آن ها احساس خطر شود!

اعمال روسیه در مورد تحریم های ایران و تعارض منافع در آینده

در مورد تحریم های ایران،روسیه و چین تا حد زیادی با تحریم ها همراهی کردند و در خیلی زمینه ها من جمله همان ماجرای S_300 معروف گرفته تا خیلی مسائل دیگر نفتی با چین ما شاهد همراهی این دو عضو شورای امنیت با تحریم ها بودیم و همچنین در شورای امنیت سازمان ملل از زمان تحویل پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت حدود 6 قطعنامه علیه ما به تصویب رسید بدون وتو شدن توسط این دو قدرت که با ما تا حدی در میدان(به قول ظریف) همراه بوده اند.

این ها در کنار هم به همراه تصویب اخیر یک قطعنامه علیه دولت انصارالله یمن و همچنین اختلافات میدانی که با روسیه در مناطق مختلف سوریه داریم باعث می شود که به این نتیجه برسم که این دو کشور ایران را قوی میخواهند ولی بدون ادعا های منطقه ای. یعنی ایرانی را می خواهند که در مرز های خودش قوی ولی در خارج از مرز هایش کشوری باشد مثل پاکستان که توانایی ادعای منطقه ای ندارد و نخواهد داشت!

در مورد ادعاهای منطقه ای منظور این است که کشوری بیاید و ادعا بکند کشور های منطقه باید با من متحد شوند تا بتوانیم مناسبات و مبادلات تجاری و اقتصادی خود را تقویت کرده و منطقه ای اقتصادی ، نظامی و سیاسی مختص خودمان را داشته باشیم. پاکستان هیچوقت توان همچین ادعایی را نخواهد داشت اما ایران به دنبال اینچنین مسائلی بوده و هست. این صحبت ها در صورت محقق شدن در آینده ای شاید نزدیک می تواند منافع ما و جبهه به اصطلاح تاریخ دوستان، شرق را در تعارض با هم قرار دهد!

مؤلفه های قدرت آینده جهان در دسترس کشور هایی است که در منطقه خاورمیانه صحبتی برای گفتن دارند و تسلطی نسبی بر این منطقه دارند. اگر ایران به دنبال ابرقدرت شدن و به دنبال سری میان سر های جهان شدن باشد نیاز است که منطقه خاورمیانه را داشته باشد همانطور که کشور های روسیه و چین به این مسئله نیاز دارند. پس اگر می گوییم امریکا رو به افول است و این گزاره را قبول کنیم که هژمونی امریکا رو به پایان است باید منتظر تغییر معادلات و تغییر مصداق کلمه استکبار در منطقه باشیم.

این صحبت ها به این خاطر نبود که دشمن تراشی کنیم و دوستی که موقتا با ما در مقابله با غرب هم مسیر است را به دشمن تبدیل کنیم. این صحبت ها ناظر به این است که این نگرانی را در جبهه به اصطلاح انقلاب و جریان وفادار به انقلاب 57 ایجاد کنیم که باید احتیاط کرد و حتی فردا هم برای کمترشدن همین وابستگی اندک به روسیه چه از نظر اقتصادی چه از نظر نظامی دیر است و باید هر چه زودتر فکری کنیم برای دنیای پسا امریکا و خود را برای نفوذ و تحقیر و تحریم توسط هر ابرقدرت اقتصادی دیگری واکسینه کنیم!

28 اسفند 1400