به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
آشپزی، بدنسازی و یادگیری زبان: هر مهارتی مربی میخواد
آشپزی، بدنسازی و زبان یک چیز مشترک دارند: همه فکر میکنند بلدند. اما قضیه به همین سادگیها هم نیست. با آشپزی شروع میکنم.
آشپزی: هنر لذت بردن یا زنده ماندن
یک وقتهایی آدم بدجور شرمنده میشود. چند وقت پیش سینه مرغ را در روغن زیتون با کمی ادویه سرخ کردم. برنج هم ریختم در قابلمه و نیم ساعت رفتم سرکار. برای خوشمزه شدن سیبزمینی سرخ شده هم کنارش گذاشتم که خیلی لاکچری شود.
حین کار به دوستم تعارف زدم که غذای جیگری درست کردم. حتما باید بچشد. خلاصه خوب بازار گرمی کردم. وقت ناهار با اولین لقمه قیافهاش جوری در هم رفت که از خجالت آب شدم. میگفت «خوشمزه است؛ فقط نمک نداره.» وقت، انرژی و مواد خوب گذاشته بودم آخرش هم خورد تو برجکم.
دوستم میتوانست علیه من اعلام جرم کند. نگونبخت با همان قیافه وارفته غذا را خورد و چیزی نگفت. مشکل اینجاست من چند سالیست تنها زندگی کردهام و به این سبک زندگی نه تنها عادت کردهام بلکه لذت میبرم.
تنهایی که زندگی میکنی کسی نیست در مورد غذا نظر بدهد، اگر هم سرت شلوغ باشد همان مرغ و برنج میشود بهشت! من خودم عادت دادهام نمکی نباشم، هزینه زیادی هم ندارد اما واقعا روح غذا به همین ادویههاست. به هیچ عنوان قابل مقایسه با غذایی مامانپز نیست.
از آشپزی تا یاد گرفتن زبان
مثل آشپزی آدم گاهی تنهایی شروع میکند به زبان خواندن. به خیال خودش دارد کار درجه یک و فوقالعادهای میکند. چند تا کلمه قلمبه سلمبه هم یاد میگیرد و خوشحال.
واقعیت این که یاد گرفتن زبان نمک میخواهد. ادویه میخواد؛ باید خوب جا بیافته. هنر میخواد تا وقت و انرژی که میگذاری به ثمر بشیند. تمرین بدون مربی و در مراحل پایین یعنی هیچی به هیچی!
حالا باز آشپزی خوب است. همین که مواد خوب داشته باشی لااقل زنده میمانی. بدنسازی را درست انجام ندهی به نتیجه که نمیرسی هیچ، ضرر هم میدهی.
بدنسازی مربی میخواهد
«داداش داری اشتباه میزنی!» شنیدن این حرف یعنی لطف دوستان شامل حالتان شده تا قبل از این که آسیبی به بدنتان بزنید روش را اصلاح کنید. بدنسازی صرفا نشستن پشت دستگاه نیست. زمانی که انگلیس باشگاه میرفتم میدیدم بعضیها گاهی با دستگاه کار نمیکنند. یک روزهایی فقط با وزن بدن (body weight training) تمرین میکردند.
تازه علاوه بر باشگاه باید تغذیه، خواب و استرس را هم کنترل کرد تا بدن شکل بگیرد. در غیر این صورت زور را زدهای، پول را دادهای و آخرش هم هیچ!
اگر خوب تمرین نکنی به اعتماد بنفست آسیب میزنی
تمرین زبان اگر آگاهانه و دقیق نباشد ضررش از سودش بیشتر است. نمونهاش آموزش پرورش که ظاهرا هفت سال زبان یاد میدهد اما در واقع اعتماد بنفس بچهها را خراب میکند. بچهها آن جسارت و عطش اولیه را از دست میدهند و برای یادگیری شک و تردید پیدا میکنند.
در ظاهر آشپزی، بدنسازی و یاد گرفتن زبان به کلی متفاوت هستند اما هر سه یک پیام دارند: بدون یک روش خوب و مطمئن، نتیجه آن چیزی نیست که انتظارش را دارید.
هر کسی به یک مربی (coach) نیاز داره
فرقی نمیکند که مدیر عامل باشی یا فروشنده حرفهای. وقتی نمک کار را نشناسی نتیجه خوب از آب درنمییاد. هر ورزشکار حرفهای، هر سرآشپز سرشناس، یک کسی را دارند که با او در مورد فوت و فن کار حرف بزنند. من انگیزه و هیجانتان را برای یادگیری و عمل کردن تحسین میکنم. با یک مربی خوب نتیجه را هم تضمین کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه اختصاصی زبان انگلیسی: حق انتخاب یعنی حس تعلق!
مطلبی دیگر از این انتشارات
Irregular Plural Nouns
مطلبی دیگر از این انتشارات
۵ منبع عالی برای Speaking IELTS