در ویرگول چه می گذرد؟(۳)

۱_بنی هاشمی وقتی اسنپ میگیره دخترای خوشگل و موشگل به پستش میخورن که از نویسندگیش تعریف میکنن و حتی کتابش رو هم سفارش میدن!اون وقت من هروقت اسنپ میگیرم یه پیرمرد میاد که سه تا جوون بیکار داره وکل مسیر کفر میگه!

۲_حتی تو سایت های ورزشی هم مثل طرفداری ازدواج صورت گرفته ولی داخل ویرگول نه!یکمی سرتون رو از کتاب ها بیرون بیارین و به خودتون برسین!البته فکر کنم گردنگیری پسرای ویرگول خراب باشه.

۳_یعنی شما اگه به رسول والی بگی دارم میرم بانک بزنم و نیاز به همکار دارم بهت میگه غمت نباشه داداچ!الآن از شغلم استعفا میدم و کمکت میکنم‌‌..لعنتی یه پا گل محمدیه برای خودش...سلطان استعفای ایران.

۳_نوشتن نوعی دوست داشتن است خیلی اسم کاربری باحالیه.وعظ وحکمت و پند از این جمله می باره.احتمالا هفته دیگه این جمله رو پشت گردنم تتوکنم.آخه همیشه فکر میکردم دوست داشتن،نوعی نوشتنه.نه این که نوشتن نوعی دوست داشتن باشه!

۴_دست انداز هرشهری که میره نابهنجاری می بینه.احتمالا ماه دیگه بچه هاشو ببره کویر لوت.بعد از کویر لوت پست بذاره و بگه آه...این شن هایی که در بیابان رها هستند و از گرما شکایت نمی‌کنند مظهر عدم تعلق نسبت به خلق هستند.من از این شن ها هم کمتر هستم که خیلی وقت ها با شرایط نتوانستم سازگاری پیدا کنم.

۵_اگه انقدر آمار بیکاری توی ایران بالاست همش به خاطر علی دادخواهه!لا مصب نصف شغل های مملکت رو برای خودش تسخیر کرده!یه پا علی اکبر ولایتی شده.

۶_خودِ خدا وقتی به جزء سی رسید تصمیم گرفت که سوره هارو کوتاه کنه تا بنده ها خسته نشن.اون وقت فائیر سه ساله که داره پست های بیست دقیقه ای برای ما می‌نویسه!

۷_نمی‌دونم برنامه نود یادتون هست یانه...یه مدت بین مردم رواج پیدا کرده بود که هربازیکنی با فردوسی پور مصاحبه کنه افت می‌کنه و وارد حاشیه میشه...روان نویس هم دقیقا نقش فردوسی پور رو داره داخل ویرگول.با هرکی مصاحبه کرد و روان نویس شو برگزار کرد طرف هفته بعدش از ویرگول خداحافظی کرد!

(باور نمی‌کنین خودتون چک کنین)

۸_یه صلوات بفرستیم برای ظهور امام زمان؟