یک درنگ بر هنگِ منگ و لنگِ فرهنگ! (۱)

مدت‌ها است که قول انتشار یادداشتی تحت عنوان "هنگ منگ فرهنگ" را داده بودم. یادداشتی که اسمش در گذر زمان بلندتر شد و متنش نیز هم. یادداشتی که تصمیم گرفتم به برش‌های کوتاه‌تر تقسیم کنم تا در عصر بی‌حوصلگی و کم‌طاقتی، تاثیرگذارتر باشد. برای انتشار بُرش‌های این یادداشت، یک انتشارات هم درست کردم.

امّا: امروز حال دوقلوهای به هم چسبیده‌ی "اقتصاد" و "فرهنگ" در کشور ما چندان خوب نیست. دوقلوهایی که همان‌طور که قبلاً هم گفته‌ام، حال خراب یکی از آن‌ها بر روی حال دیگری تاثیر مستقیم دارد. از اقتصاد چیزی نمی‌گویم چون این انتشارات قرار است فقط روی فرهنگ تمرکز کند.

در حوزه‌ی فرهنگ هم، نه به عنوان یک متخصص، کارشناس و یا فرد تحصیل کرده در این بخش، بلکه به عنوان یک شهروند معمولی که دغدغه‌ی فرهنگی دارد، می‌نویسم. همین.

خیلی وقت است که این سوال را از خودم می‌پرسم: چه شد که امروز در عرصه‌ی فرهنگ، با کاریکاتوری از حکمرانی مواجه هستیم که در جاهایی دچار بیرون‌زدگی و در جاهایی به تو رفتگی مبتلا است؟! هر روز بسته به فضا و محیطی که در آن سیر می‌کنم، به پاسخی می‌رسم. چند ماه پیش وقتی در دیجی‌کالا دنبال دفتر مشق با طرح شهدا بودم، دیدم دفتر مشق با طرح شهدا یا موجود نیست و یا اگر هست، بسیار گران و رو به اتمام است. ولی دفتر مشق با طرح کارتون‌های خارجی، هم زیاد است و هم معمولاً با تخفیف زیاد و در قسمت شگفت‌انگیز به فروش می‌رسد. ماجرا چیست؟!