معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

اگر از آن قبیل افرادی هستید که موضوع و درون مایه کتاب را از طریق جلد و نام آن مورد قضاوت قرار می‌دهید و برای مطالعه انتخاب می‌کنید باید بگویم کتاب پیش روی شما کتابی که صرفا به نقد کمونیسم پرداخته باشد نیست. این را ازجست‌و‌جو در پیشینه اسلاونکا که عضو کمیته اجرایی اولین شبکه ی گروه‌های زنان اروپا شرقی بوده می توان دریافت و به وضوح ردپای زنان و فمینیسم در این کتاب دیده می شود.
اسلاونکا دراکولیچ وضعیت کشورهای کمونیستی را در این کتاب با بیان داستان و خاطرات خود و دوستانش به تصویر کشیده است و از احساس فریبی که مردم اروپا شرقی تحمل می‌کردند و ادامه یافتن این احساس پس از پایان جنگ سرد و حکومت کمونیستی می‌نویسد و اینطور بیان می‌کند که زندگی زنان در این کشورها به هیچ وجه زندگی هیجان‌انگیزی نیست و در واقع خیلی هم معمولی و ملال‌آور است. او در بخش های اول کتاب "کونیسیم رفت،ما ماندیم و حتی خندیدیم" به خوبی نشان می دهد دولتی که توانایی بر طرف کردن حداقل نیازهای بهداشتی عده کثیری از افراد جامعه(زنان) را ندارد نمی تواند باعث پیشرفت آن جامعه شود. نویسنده به وضوح در این کتاب نشان می‌دهد که تغییر با سقوط یک حکومت حاصل نمی‌شود و با مقایسه وضعیت قبل و بعد زندگی کمونیستی نشان می‌دهد این کشور‌ها نه تنها پیشرفت نکردند بلکه بعد گذشت سال‌ها از نابودی آن‌ها همچنان درگیر کمبودها و خلاهایی هستند که ارمغان دولت‌های کمونیستی است.
کتاب "کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدم" مملو از تصویر سازی‌های زیباست اما آن‌چه بر جذابیت کتاب افزوده، بخشی است که اسلاونکا به زیبایی فمینیست را به تصویر می‌کشد و بیان می‌کند فمینیست‌ها مرد‌خوار نیستند و این همان نکته‌ای است که "چیماماندا انگوزی آدیشی" نویسنده کتاب "ما همه باید فمینیست باشیم" از آن با نام فمینیست خوب یاد می کند.