حکایت صوتی بقال و مرد غریب- قسمت اول

دروزگاران قدیم
دروزگاران قدیم

در روزگاران قدیم در یکی از شهرهای کشور عزیزمان، بقال مهربونی زندگی می کرد. روزی مرد غریبی به او مراجعه کرد و نشانی را پرسید. بقال او را راهنمایی کرد و مرد غریب رفت. مدتی بعد مرد غریب برگشت و ضمن تشکر از بقال کیسه پولی را پیش او به امانت گذاشت و گفت: من در شهر سوال کردم و همه گفتند تو مرد امانتداری هستی و ...

(به نقل از کتاب قصه ما همین بود آقای محمد میرکیانی با اندکی تغییرات)

لینک کامل داستان بقال و مرد غریب:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم

<- بازگشت به فهرست افسانه های قدیم ایرانی