جیغ بنفش
همانطور که می دانید تلاش نیما یوشیج برای خلق شعر نو برگرفته از تحولات شعر غربی خصوصا شعر فرانسه بود.پس از این نوآوری حرکاتی عجولانه از برخی از درس خوانده های فرنگ رفته صورت گرفت که تابع قانون و استاندارد خاصی نبود.مثلا «هوشنگ ایرانی» فردی که به نیما هم ایراد می گرفته در سال 1329 گفت:
«هیما هورای
گیل ویگولی
نیبون نیبون
غار کبود می دود
دست به گوش و فشرده پلک و خمیده
یکسره جیغی بنفش می کشد
گوش – سیاهی ز پشت ظلمت تابوت
کاه - درون شیر را می جود
هوم بوم
وی یو هو هی ی ی ی
هی یایا هی یا یا هی یایایا ااا
جوشش سیلاب را
بیشه خمیازه ها
ز دیده پنهان کند...»
از اینجا اصطلاح جیغ بنفش و جیغ بنفش کشیدن بوجود آمد که به اشعار عجیب بی معنی اشاره دارد.امروزه این اصطلاح فقط در مورد شعر به کار نمی رود.
قابل توجه:
مدتی این مثنوی تاخیر شد.علت چیز ننوشتنم بر می گردد به خالی بودنم.ضرب المثل از کوزه همان برون تراود که در اوست حکایت حال منه.ولی از آنجایکه جناب دست انداز چند روزیه شمشیر را از رو بسته (بنویس: حتی اگر شده در حاشیهی یک کاغذ پاره! و ...) من هم برای خالی نبودن عریضه چیزکی خواهم نوشت،تا جایی که به هدف گذاری(و امّا وقتهایی است که اگر ننویسیم، بهتر است!) برسیم...
وقت کردید این پست را اگر نخوانده اید بخوانید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
شعر نو و انواع آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتا نگاه دارش غمخانه تو جان است
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابخانهی کوچک من 3