نوشته های کم جان دختر، خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.
تاریک، و روشن
و صبح
و ماه
و لحظه ای پیش از انفجار
چشم هایت چه رمز آلودند عزیزم!
به رنگ عمق آب
و به رنگ ماه، یک درنگ عقب تر از شاعران مرده
*منتشر شده طی یک عملیات انتحاری. چون واقعا وقت گذاشتن برای انتخاب اسم سخت بود. پیشنهادات شما را پذیرا هستیم پس.
**نوشته شده در یک صبح تاریک
مطلبی دیگر از این انتشارات
«نامهای به خانوم بهنامفر»
مطلبی دیگر از این انتشارات
لابد ادامهای بر عاشقانهای که هزاران بار دیگر تکرار خواهد گشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه ای به تو(2)