مِهربوט نَباشیـב مِهربونا تِکرارے میشَن...!🖤
"حرف های ناگفته"
به روزی افتادم که نای حرف زدن ندارم!
به فلاکت عجیبی افتادم که دلیلیش تویی!
چرا بر نمیگردی؟؟ترسیده ای؟؟تو که میگفتی از هیچ چیز نمیترسم..؟
لازم به این است که بیایی و حالم را بپرسی؟؟
چرا زودتر حرف هایم را به تو نگفتم؟؟
چرا به تو زودتر نگفتم که یک بی احساس دیوانه هستی؟
چرا ان موقع که با لبخند با چمدانی در دست به سمتم امدی سیلی ای به گوشت نزدم؟؟
چرا به تو نگفتم که همه چیز را میدانم؟
ای کاش حرف های ناگفته ام را گفته بودم❤️🩹🖤
مطلبی دیگر از این انتشارات
میبوسمت، و رهایت میکنم تا تَرکم کنی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
این شعر عنوان هم ندارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای اشکهای ماهی که در آب گم میشوند