سفر

سلام دخترم.
دیشب مست بودم ، نبودی بالای سرم ؛ تا صبح بالا آوردم .خجالت می کشم از عکست که با لبخند بهم خیره شده . ریه ام میسوزه ، بد قول شدم مث خودت . گفته بودی همیشه میمونی؟ یِر به یِر شدیم. لباس مشکیامو پوشیدم ، حالام که رفتی سفر دست از حرص دادنت بر نمی دارم ، دو ساله نیستی بگی چیه این رنگای تیره میپوشی .
نزدیکای صبح نگهبانو به زور راضی کردم بیام ببینمت . دیدن از دور فایده نداره. طولانی شده سفرت ، قرارمون این نبود، نمیخوای برگردی؟ میگن سفر ادمارو تغییر میده ، راست میگن ؟ شما که همیشه خوب و بدو تعبیر می کردی ، حالا سفر خوبه یا بد؟ انتظارم از بیدار شدنت شده مث وقتایی که بچه بودم و فکر می کردم اگه چشامو ببندم اسباب بازیا شروع به حرف زدن می کنن .اینقد تکرار می کردم که اخر باورم شد اسباب بازیا حرف نمی زنن .من دو ساله چشامو بستم ، پس چرا حرف نمیزنی.زیر یه تیکه سنگ دراز کشیدی و جواب نمیدی ، انگار جات راحته ، زمستونا چی ؟ سردت نیست ؟ راستی هودی خریدم ، بیارم بپوشی ؟ ایندفعه نیازی نیست ازم کِش بری ، خودم پیشکش می کنم.
عکست به چه کارم میاد نیم وجبی؟ یادته می گفتم نصفت زیر زمینه، الان همه ی تو زیر زمینه. تو که سفر با کشتی و روی دریا دوس داشتی پس چرا زیر خاک؟ چی نظرتو عوض کرد بی مروّت . کاش می دونستم تو این عکس به چی می خندی . شایدم به زور عکاس بوده . حالا خبری هم شد؟ تغییر کردی؟ حتم دارم خوشگلتر شدی. می دونم اگه الآن بیدار بودی شاکی می شدی که چرا بی مقدمه شروع کردم سؤالای عجیب می پرسم . چند ماهی بود نیومدی به خوابم ، اومدم ببینم قهر کردی؟ فکر کردی بری ما یادمون میره شما صاحب این خونه بودی .
از وقتی رفتی چیزی تغییر نکرده ، هنوز ادما به هم دروغ میگن . هر کی ام راست میگفت ، کج رفت . پرنده ها شعر می خونن ، راستی رو سنگت کلی گل دیدم فهمیدم هر چی کنار تو باشه سیراب میشه و شکوفه میده ، قلب زرد و خشک شده َم همین روزاس که با برگای پاییز بیفته و پودر شه ..


ادامه دار..