یه نیم تجربه ناقص تو کامپیوتر، یه بی تجربگی ناقص تو همه چی + یه خودنویس بیجوهر ... ارادتیانو، میر!
من عاشقتم !) ... تو خیلی دوستم داری :))
برای تو ... که اینا رو نمیخونی :)
من اون دیوونهام که عاشقتم ... تو اون آرومه!
من آشوبم ... تو کسی که آشوبم میکنه(شهر آشوبم!)
من عاشقتم ... و تو خیلی دوستم داری :))
شاید اینطوریش قشنگتره! اینطور که مکمل همیم!
عشق گفتنی نیس ... فقط میشه اونو ابراز کرد، یا ابراز عشقو دید
پ.ن: راستی بانو، اینکه یه نفر عاشقت باشه چه حسی داره؟ ... ولی تو که نمیخونی !))
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه ای برایِ آنها ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
شاید یه آدم
مطلبی دیگر از این انتشارات
دلم برات تنگ نشده...