نامه های شماره دار نوشته ی زری هستن و بی شماره ها نوشته ی علی
نامه صد و چهارده ( شب آرزو )
«كُلّما رأيتُ غيمًا
ونجمًا
وكُلّما
سمعتُ شعرًا
وتأملت
في الدنيا حُبًا
تمنيتُك معي.»
هر گاه ابری و ستارهای دیدم
و هرگاه شعری شنیدم
و عاشقانه به دنیا اندیشیدم
آرزو کردم که با من باشی.
برای تو علی قشنگم . بوسه
مطلبی دیگر از این انتشارات
شیرین ترین رویا.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فکر کردی یه بچه پاستوریزم؟ اره خب درست فکر کردی🤷♀️
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامهای به تو که نمیخوانی