جوجه‌هاتو اول پاییز بشمار!

نوروز که شد چند تا هدف ریز و درشت برای امسال ردیف کردم:

  • مهارت‌های ارتباطی‌م رو تقویت کنم. وقتی این هدف رو می‌گم توی ذهنم سیمون سینک رو تجسم می‌کنم! نتیجه می‌گیرم نیاز به اعتماد بنفس بیشتری هم دارم!
  • کسب و کار رو ارتقا بدم. می‌دونم باید چی رو چقدر به کی بفروشم! باید دست به کار بشم.
  • باشگاه رو ادامه بدم. باشگاه برای شادی و تعادل وزنم نیازه!
  • از زندگی لذت ببرم، با سفر، کار، دوستام، کتاب، خانواده!
  • به دیگران کمک کنم، هر جوری!
  • عشقم رو پیدا کنم. چند سالیه این هدف ثابتمه!
  • زبان انگلیسیم رو تقویت کنم تا بهتر با همه بجوشم حتی با جین آستین!
پارسال، همین موقع استکهلم
پارسال، همین موقع استکهلم


یه سری هدف ملموس و ساده. نصف از سال گذشته، حالا وقته حساب کتابه. قدم اول این که حالا نسبت به شش ماه پیش کجا ایستادم؟ چقدر به چیزهایی که می‌خواستم نزدیک شدم؟ دقت کنید که باید یه چیزی توی ذهنم داشته باشم که با اون بسنجم. این که چقدر نزدیک شدیم به هدف، یه معیار و محکی می‌خواد. البته بعضی‌ش رو دل گواهی می‌ده، مثلا این که اون جور که می‌خواستم لذت بردم از زندگی؟ پیشرفتم خوبه بوده؟

قدم دوم، سبک سنگین کردن هست:

  • چقدر منابع داشتم؟ و دارم؟ چه کسانی همراهم هستند؟ چه کسانی مزاحمند؟!
  • چه مشکلاتی پیش راهه بوده؟ چه چیزهایی پیش اومده که فکرش رو نکرده بودم؟
  • چه نگرانی‌هایی دارم؟ چه نکات مثبتی داشته‌ام؟ چه چیزهایی بوده که خودمو غافلگیر کرده؟
  • این مسیر که می‌رم چقدر منطقی و درست به نظر می‌یاد؟ با همین دست فرمان به کجا می‌رسم؟ چطوری میتونم اهدافم رو اصلاح کنم.

و نهایتا این که ... شش ماه دوم فوق‌العاده‌ای داشته باشید :)