تعامل و مدارای نسل قدیم و جدید

«سیاست داشته باش. نیازی نیست در مورد چیزهایی که موافق نیستی همه جا حرف بزنی.»

این جمله معقول را کسی می‌گوید که دوران جوانی‌اش را به مبارزه برای به کرسی نشاندن ارزش‌هایش گذراند. آن طور که بابا از خاطراتش تعریف کرده ساواک یک جایی ردش را زده بود و چاره‌ای نداشت تا چندین ماه جایی مخفی شود تا آب‌ها از آسیاب بیافتد. پس حالا چه شده که مرا به سکوت و مدارا دعوت می‌کند؟ همین کلمات را به زبان دیگری از مادرم هم شنیده‌ام.

«لزومی ندارد هر چیزی را هر جا بگویی.» این حرف به ظاهر کلی و خرمندانه یک پیام روشن دارد و آن که نباید در مورد موضوعاتی که آن‌ها خوششان نمی‌آید، حرف زد. مثلا موضوعاتی مثل بی‌حجابی، نوشیدنی‌های الکی، موضوعات جنسی یا مواد مخدر. منطقا این موضوعات باید بخشی از آموزش‌های خانواده باشد که در سنین مشخصی بی‌پرده و روشن با فرزندان در میان گذاشته می‌شود تا از آسیب‌های احتمالی جلوگیری شود.

البته صحبت کردن در مورد بیماری‌ها و رفتارهای جنسی، روان‌گردان‌ها و موضوعاتی از این دست راحت نیست. عموم والدین از پرداختن به این موضوعات طفره می‌روند. معذب می‌شوند و از زیر بارش فرار می‌کنند. یا حتی این که آشنایی لازم را نداشته باشند. پس همان راحت‌تر که بگویند «لک لک بچه‌ها را می‌آورد.» «خودت به وقتش می‌فهمی» «برو کتاب بخوان تا به همین جا برسی» یا به اعتقادات دینی متوسل شوند که «مشروب حرام است» «رابطه جنسی ممنوع است» «بی‌حجابی حکم صریح قرآن است» تهدید هم گاهی جواب می‌دهد. «تو از ما نیستی که این جور می‌کنی» «تو چطور مسلمونی شدی که ... » در هر حال هیچکدام از این موارد زمینه عقلی و منطقی برای گفتگو باز نمی‌کند و مشکل کماکان به قوت خود باقی می‌ماند. در واقع والدین هم آموزشی در این زمینه نگرفته‌اند که بخواهند یاد بدهند!

آن شیوه تعامل اجتناب و تحکیم گذشته برای نسل جدید راه‌گشا نیست. حالا به لطف اینترنت نسل جدید می‌تواند خودش را عضوی از معابد هندویان ببیند و با آن‌ها مراوده داشته باشد. شبکه‌های اجتماعی این امکان را فراهم کرده هم‌زمان در مورد رویدادهای روز گفتگو کنیم. این وضعیت اعتبار پاسخ‌های قدیمی را کم می‌کند؛ حالا دلایل عقلی و عمیق‌تر ما را قانع می‌کند و می‌تواند کمی از آتش درونی را آرام کند.

پس فرزند خودش دست به کار می‌شود.و ساده‌ترین راه: اینترنت. برخلاف نسل قدیم که مرجع‌شان کتاب بود و گفتگوهای رودرو، حالا اینترنت برای هر چیزی پاسخی دارد. این کار در کسری از ثانیه انجام می‌شود. حتی اگر سوالی نباشد، گشت و گذاری در شبکه‌های اجتماعی سوالات و جواب‌های زیادی را هم‌زمان مطرح می‌کند. تجربه در مراحل بعدی قرار می‌گیرد.

حالا تعامل میان این دو نسل چطور می‌شود؟ این موضوعاتی که سربه مهر مانده و هر کس به ظن خود به راهی برایش داشته چه می‌شود؟ سه حالت پیش می‌آید:

۱- تسلیم و تبعیت. بی‌حرف پیش!

۲- اجتناب و پرهیز. هر کس سرش به کار خودش باشه. شیوه رایجی که اتفاقا دردسر کمتری دارد وقتی طرفین انعطاف و مدارا نشان نمی‌دهند و نگاهی متعصبانه پیش می‌گیرند. همان که سرمان را در خانه و جامعه زیربیندازیم و کار خودمان را بکنیم.

کافی است توصیه‌های اول را بخوانید. نصیحت به سکوت، شاید بی‌تفاوتی و همرایی با جمع! و نهایتا ازدحام افرادی که همدیگر را تحمل می‌کنند.

۳- گفتگو. این راه بالغانه‌تر و سخت‌تر از همه است. می‌شود حرف زد؛ باید گفت و شنید تا به درک بهتری از دنیا رسید. این مستلزم نشان دادن تعامل دو طرفه است. اگر واقعا می‌خواهیم با هم زندگی کنیم آن شور انقلابی و تعصب مذهبی باید جایش را به مدارا، صبر و تامل بدهد. نظم جدید اجتماعی نیازمند تنوع و پذیرش بیشتری است.

گفتگو و پذیرش یک شبه و بدون مقدمه بدست نمی‌آید. شاید بهترین حالت این باشد که از اول کنار هم باشیم (هرچند خیلی از والدین این کار را نمی‌کنند). تفاوت‌ها را کم کم بپذیریم و جایگاه خودمان را حفظ کنیم تا این که به یک باره از دیدن‌ش شوکه نشویم.

هشدار عکس تزئینی. عکس دونفره در روز بارانی پايیزی بارانی در آبی سفید اصفهان.
هشدار عکس تزئینی. عکس دونفره در روز بارانی پايیزی بارانی در آبی سفید اصفهان.