و اگر برتو ببندد همه ره‌ها و گذرها....


فروپاشی‌ها اجتناب ناپذیرند

مثل تمام شدن همه چیز

کلُّ مَنْ عَلیها فَان...

وَ یبقَی وَجْهُ رَبِّک ذوالجلالِ والاکرامِ ....

1- در ارتباط با موضع سیاسی کنونی ایران در قبال فروپاشی سوریه مقایسه‌ای صورت گرفت که چرا در ابتدای انقلاب برخورد با آمریکا بدین گونه عاقلانه نبود و از نظر سیاسیون فعلی نوعی دشمن تراشی بود. اینکه چیزی را در ظرف زمان و مکان خودش نمی‌بینید یک بخش است، این که کلاً صورت مسئله را نمی‌بینید بخش دیگری است. بررسی خطوط کلی و بزرگ، فهمیدن طرح واره مسلط و درک مسیری که رخداد‌ها در آن راه پیش می‌روند قدم اول در واکاوی هر پدیده‌ای است. روزی روزگاری مبارزه با استعمار و استکبار مد بود، افتخار بود و یک ایدئولوژی غالب چپ محسوب می‌شد. پس از فروپاشی شوروی این رویکرد از مد افتاد و به جای آن کنار آمدن با گفتمان غالب جهانی به مد روز بدل شد، اما هیچ کدام از رفتارهای باربط و بی‌ربط انسان‌ها حقیقت را عوض نمی‌کند هرچند که در دوران مدرن دروغ تکنیک برتر باشد. استعمار وجود داشت، استعمار وجود دارد، هژمونی وجود داشت، هژمونی وجود دارد، بربریت و وحشی‌گری و حذف انسان وجود داشت و وجود دارد. تنها فایده‌ نازک کردن چشم و ندیدن آن این است که شباهت ما را به کبک چپه شده در برف کامل می‌کند.

۲ـ فهم انسان‌ها در برخورد با یک موضوع به راحتی تحت تاثیر رفتار کسانی قرار می‌گیرد که ویترین آن هستند. مثال شایعی بزنیم. شما در برخورد با یک دین هیچگاه روش تحقیق ندارید در متون رسمی و تاریخی آن دین غور نمی‌کنید و مطالب مرتبط را نمی‌خوانید تا به راستی آزمایی آن متون رسمی بپردازید. شما به راحتی به رفتارهای پیروان آن دین توجه می‌کنید و حتی متوجه نیستید که چقدر این کار خودکار و بدون اندیشه صورت می‌گیرد. کار به جایی می‌رسد که شیاطینی چون طالبان و تروریست‌های القاعده با اسامی رنگارنگ خودشان را مسلمان می‌خوانند و آنقدر جوک کریه و بد منظر است که جملاتی کاملاً بی‌ربط از قرآن رونویسی می‌کنند و کسی هم نمی‌فهمد که چی به چی هست. والبته که کسی قرآن نمی‌خواند(مگر بر سر قبر) و نخوانده و نمی‌فهمد. نزدیک‌ترین مثال به ما هم شعار همه‌گیر مرگ بر آمریکاست. ویترین این شعار کسانی هستند که سبک زندگی آمریکایی برایشان رویای نهایی زندگی است و همین است که این شعار را به طرز ابلهانه‌ای بی‌معنی می‌کند.

۳ـ خط سیر کل جهان تمدن اروپایی و مدرنیته است حتی اگر منطقه جغرافیایی چین و روسیه باشد. خط کلی منطقه ما نواستعمار است و همان استعمار کهن و همان خطوط کلی مدرنیته را دنبال می‌کند. ما در زندگی روزمره‌مان با خطوط کوچک سر و کار داریم اما اگر نتوانیم خطوط کلی را ببینیم بردگان کوچک بدبخت باقی خواهیم ماند. شما با انقلاب سوریه، بهار عربی، فروپاشی اسلام سنتی در عربستان، پیشرفت تکنولوژیک خیره کننده امارات سر و کار ندارید و با ایدئولوژی مدرنیته و استعمار روبرو هستید. ایدئولوژی مدرنیته تنها ایدئولوژی باقی مانده در عصر ماست. پایه‌های این ایدئولوژی بر مادی گرایی و نه علم‌گرایی، پذیرش خرافات( بر خلاف تصور عموم )، حذف انسان و جایگزینی انسان با تکنولوژی و استفاده از دروغ و حذف حقیقت به عنوان یک ابزار کارآمد است. جهت اصلی بر افزایش منفعت و سود است و زیربنای این سود و موتور محرکه آن را رقابت تامین می‌کند و بقیه چیزها ویترین و تزیین هستند اگر ابزاری برای احمق کردن اندک آدم‌های معقول نباشند. در حال حاضر ما عملاً صاحب زندگی خودمان نیستیم و درصد بسیار زیادی از زندگی ما مصرف ابزارهایی است که در اختیار داریم. این ابزارها ثابت نیستند و با سرعت قابل توجهی در حال تغییر اند. جهت ابزار سازی‌های نو همان جهت کلی مدرنیته است و اگر ما نتوانیم این خطوط کلی را ببینیم زیر چرخ این ابزارها له خواهیم شد. شاید بهتر است هر روز به خودمان یادآوری کنیم که مدرنیته ابزارهای پیشرفته، راحتی بشر یا موهوماتی از این دست نیست و یک طرح واره کلی تمدنی است حتی اگر این تمدن راهش به سوی انقراض خودش باشد.

4- سیاست در جهان امروز بدون فهم کامل مدرنیته امکان پذیر نیست. کلمه آمریکا شر را به وجود نمی آورد، کلمه انگلیس به رذالت و پستی ختم نمی شود، بلکه این سبک زندگی، سبک فهم جهان، سبک معادلات برد - باخت است که که این روند پوچ پاشیده را طراحی می کند. پس اگر سبک زندگی شما، سبک مصرف شما، سبک توسعه شما و سبک فکر (یا بی‌فکری) شما بر اساس همان معادلات است تغییر اسم از شما دردی دوا نمی کند و شما هم به همان سرانجام خواهید رسید اگر هم اکنون در باتلاقش فرونرفته باشید. که این باتلاق در سراسر ایران زمین فریادهای کرکننده هول انگیزی می کشد که کرهای مادرزاد هم این فریادها را شنیده اند. ما هر روز در انبوهی از سم ها از خواب بیدار می شویم، بین انبوهی از سم ها راه خودمان را باز می کنیم تا اندکی جلو برویم و زنده بمانیم. و اگر خداوندی نبود و اگر یاد او نبود و اگر امید به او نبود و اگر اسم او نبود و اگر دست او نبود که از ورای این حجم خاکستری انگشت محبتش را به ما برساند و پرتو نور امیدی را بگشاید هیچ روزی ارزش زندگی نداشت. این را هم سیاست گذاران کلان باید بفهمند و هم شاگردان پامنبری کوچکشان که هر روز مغزشان را با حرفهای آنان شستشو می دهند. هیچ طرفی هم به هیچ طرفی برتری ندارد.

5- و ما مبارزان کوچک...

و ما مبارزان کوچک هر جا که هستیم، در هر جای ایران زمین، از ایران تا یمن، از قلب ایران تا تمامی مرزهای فلات ایران، اگر سربازی در مرزهای وطن، اگر سربازی در لباس سرداری، اگر معلمی، پزشکی و یا هر کسی هستیم که کارش را با یاد پروردگار و به امید بخشایش و لطف او، به امید زندگی در راه او سپری می کند، هر روز باید دقایقی چشمانمان را ببندیم و دستهایمان را با کمک پروردگار در قلبهایمان به هم برسانیم. به او امیدوار باشیم و به یاد بیاوریم که تنها نیستیم، و دستهای ما و تلاشهای کوچک ما به برکت پروردگارمان به هم می رسد و در هم گره می خورد و طلوع شکوهمند دوباره انسان را رقم می زند. که انسان را او ساخته، او پرداخته و هم او پیروزی اش را تضمین کرده است. که چنان به او مفتخر است که وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ.... إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا....که او پایبندترین است به عهدها و مهربان است و مهربان ترین ها.

و از خاطر نبریم:

وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى.