نمیتوانم ادامه بدهم، ادامه خواهم داد.
مقاومت، عصیان و مرگ | آلبر کامو، غمخوار آزادی
سخنرانی ها، مجموعه مقالات و نامه های آلبر کامو در کتابی به نام «مقاومت، عصیان و مرگ» جمع شده اند که در ادامه بیشتر راجع به آن صحبت میکنم.
کامو با چهره ای دیگر
معمولاً در آثارِ آلبر کامو، شاهد داستان هایی هستیم که حاویِ دو مکتب اگزیستانسیالیسم و آبسوردیسم هستند و کمتر این نویسنده ی فرانسوی-الجزایری را در قابِ انسانی آزاده و غم خوار آزادی می بینیم.
کتاب «مقاومت، عصیان و مرگ» نامه ها، مقالات و سخنرانی های آلبر کامو را در خود جای داده است که با خواندن این نوشته ها، بهتر می توانیم کامو را درک کنیم.
معرفی فهرست
در این بخش می خواهم خیلی خلاصه و کوتاه موضوعات فهرست این کتاب را برایتان شرح بدهم.
۱. پیشگفتار: در اولین قسمت این کتاب، به معرفی و توضیحاتی راجع به «مقاومت، عصیان و مرگ» و همچنین روحیه ی آزادی طلب آلبر کامو پرداخته شده است.
۲. نامه هایی به یک دوست آلمانی: در «نامه هایی به یک دوست آلمانی»، آلبر کامو ۴ نامه را که با دوست آلمانی اش رد و بدل می کرده، با موضوع حمله آلمان ها به مناطقی از خاک فرانسه در خلال جنگ جهانی دوم و اتفاقات و تحقیری که بر مردم فرانسه در این جنگ ۴ ساله تحمیل شد اشاره می شود.
۳. آزادسازی پاریس: «آزادسازی پاریس» همراه با دو قسمت دیگر در بخش سوم قرار دارد، که این دو بخش «خون آزادی» و «شب حقیقت» هستند. به نوعی می توان گفت سومین بخش کتاب «مقاومت، عصیان و مرگ»، ادامه «نامه هایی به یک دوست آلمانی» می باشد با این تفاوت که دیگر دوست آلمانی به کامو نامه ای نمی دهد و تمام اتفاقات را خود نویسنده ی فرانسوی-الجزایری شرح می دهد.
آلبر کامو در این قسمت هم مانند قسمت های دیگر کتاب، ملی گرایی بودن اش را به نمایش می گذارد و از شرایط بغرنج و سخت فرانسه ی جنگ زده سخن می گوید.
۴. جان: در چهارمین بخش گفته های آلبر کامو، او به صحبت راجع به رنه لینو، یکی از هم رزمان فداکارش که در راه استقلال و آزادی فرانسه به ضرب اصابت گلوله کشته شد می پردازد و به اهمیت مرگ او بر جنبش مقاومت اشاره می کند.
۵. بدبینی و ظلم: این بخش شامل دو قسمت «بدبینی و شجاعت» و «دفاع خرد» است.
در پنجمین جزء کتاب، موضوع بیشتر به سمت فلسفه گرایش پیدا می کند و کمتر شاهد مسائلی مربوط به فرانسه، آزادی و جنگ هستیم. در «دفاع خرد»، کامو به مورد بی لطفی قرار گرفتن خرد، هیتلریسم و دروغ و نفرت می پردازد.
پ.ن ۱: به نظر من «بدبینی و ظلم»، یکی از قسمت های «مقاومت، عصیان و مرگ» که انسان را ناخودآگاه وادار به فکر کردن می کند.
پ.ن ۲: «دفاع خرد» در جلسه ای توسط «لمیتیه فغانسز» در ۱۵ مارس ۱۹۴۵ برگزار شد.
۶. ملحد و مسیحیان: واسه ی ششمین جزء کتاب ترجیح می دهم قسمت هایی ازش را برایتان بگذارم تا خودم توضیح دهم، زیرا شرح دادن این قسمت مقداری مشکل است.
"روزی در دانشگاه سوربن، کشیشی کاتولیک خطاب به یک سخنران مارکسیست، در ملأعام گفت که او نیز روزی ضدکلیسا بوده است. خوب، من همان اندازه کشیشی ضدکلیسا را نمی پسندم که فیلسوفانی شرمسار از خود را. بنابراین، تا آنجایی که می دانم سعی نخواهم کرد که خود را در برابرتان مسیحی جلوه بدهم. من در بیزاری از شرارت با شما شریکم، اما در امیدفروشی تان شریک نیستم، من همچنان به مبارزه علیه جهانی که در آن کودکان رنج می کشند و جان مبازند، ادامه می دهم."
"... ما با شرارت روبرو هستیم. و همینطور خود را کمی چون آگوستین می یابم که پیش از مسیحی شدن گفت: «کوشیدم سر منشأ شرارت را پیدا کنم اما به جایی نرسیدم.» اما این هم درست است که من و عده ای چند، می دانیم چه باید کرد که از شرارت کاسته شود یا دست کم به آن افزوده نشود. شاید نتوانیم جلوی شکنجه شدن کودکان در دنیا را بگیریم، اما دست کم می توانیم از تعداد این کودکان بکاهیم و اگر شما کمک نکنید دیگر چه کسی به ما یاری خواهد داد؟"
"یک مسیحی یا یک مارکسیست به چه حقی می توانند، برای مثال، به من انگ بدبینی بزنند؟ بیچارگی بشر یا عذاب دهشتناک الهی را که من نیافریده ام. اینکه «هیچکس جز خدا نیکو نیست» یا عذاب دوزخ بر کودک بدون غسل تعمید را که من فریاد نزده ام. من که نگفته ام انسان به تنهایی قادر به رستگاری خود نیست و در عمق حقارت خویش جز به رحمت الهی امید ندارد. و همینطور خوشبینی مشهور مارکسیستی! هیچکس به این اندازه تا سقف بدگمانی به انسان را بالا نبرده بود و بالاخره بلاهای اقتصادی این جهان وحشتناک تر از تغییرات پیش بینی ناپذیر الهی است.
مسیحیان و کمونیست ها به من خواهند گفت خوش بینی شان دامنه ی وسیع تری را به خود اختصاص می دهد و برتر از خوشبختی های دیگر است، و خدا یا تاریخ، بسته به مورد، محصول رضایت بخش دیالیکتیک آن هاست. من نیز همین استدلال را دارم. اگر مسیحیت به انسان بدبین است، ولی به تقدیر بشر خوش بین؛ خب، من اما به سرنوشت بشر بدبین و به انسان خوش بین ام. اما نه تحت لقای اومانیسم؛ که به نظرم همواره کم می آورد، بلکه با نام جهالت که می کوشد خط بطلان بر چیزی نکشد.
این بدان معناست که کلمات «بدبینی» و «خوش بینی» باید شفاف تعریف شوند، و تا آن زمان، باید آنچه را که بیشتر وحدت بخش است تا جدایی افکن، مورد شناسایی قرار دهیم."
۷. چرا اسپانیا؟: کامو در این قسمت به نقد نمایشنامه ی حکومت نظامی اثر گابریل مارسل می پردازد که در روزنامه نوول لیترر مطرح شد.
۸. دفاع از آزادی: «دفاع از آزادی» شامل «نان و آزادی» و «در ستایش یک تبعیدی» می باشد.
نویسنده، در «نان و آزادی» به موضوعاتی مثل عدالت، آزادی جهان و خشونت و قانون شکنی اشاره می کند.
«در ستایش یک تبعیدی»، سخنرانی ای از آلبر کامو است که در هفت دسامبر سال ۱۹۵۵ -- یک سال پس از کودتای ۲۸ مرداد در ایران -- در ضیافتی به افتخار ادواردو سانتوس، رئیس جمهور پیشین و سردبیر روزنامه آل تیمپو می باشد.
۸. موخره: این بخش رو آقای حامد رحیمی، بازگردان و مترجم کتاب نوشته اند که به توضیحاتی راجع به «مقاومت، عصیان و مرگ» اشاره کرده اند.
بریده هایی از «مقاومت، عصیان و مرگ»
"سلاح خوشبختی را نمی توان آبدیده کرد مگر با گذر زمان و خود بسیار."
"به نظر من انسان بجای اینکه علیه بیداد ابدی مبارزه کند، باید به تمجید از عدالت بپردازد."
"همچنان بر این باورم که این جهان معنایی غایی ندارد. اما می دانم که چیزی در این جهان هست که دارای معناست و آن انسان است، چرا که تنها موجودی ست که در طلب معنا است."
"اگر بخت یارمان بود، من و شما می بایست روبروی یکدیگر می ایستادیم. آن وقت می توانستیم بجنگیم و بدانیم چرا می جنگیم."
"اروپا صحنه بدیع مبارزه انسان غربی علیه جهان، خدایان و خود اوست که امروز در حال رسیدن به قله است."
"به سخره گرفتن جنگ به سود ذات مسخرگی است."
مشخصات کتاب
نام اثر: مقاومت، عصیان و مرگ
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: حامد رحیمی
ناشر: نشر علم
تعداد صفحات: ۱۲۸
حال قصد دارم این مطلب را با ویدئویی از سخنرانی نویسنده و اگزیستانسیالیست بزرگ، آلبر کامو، هنگام دریافت جایزه ی ادبی نوبل به پایان برسانم.
پست های زیر هم ممنون میشم یه نگاهی بندازید (:
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: بند 141
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفى كتاب: ٦ کلاهی که افراد خلاق بر سر خود میگذارند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: بندهای 158، 159 و 160