«هر دو در نهایت می‌میرند» کتابی متفاوت!

شاید مرگ پرقدرت‌ترین عاملی باشد که موجب درک عشق شود. چراکه به معنی پایانِ حقیقی و بی‌بازگشتی است که تنها دلتنگیِ لاعلاجی را پیش‌روی آدمی می‌گذارد. چنین دیدگاهی شاید بتواند کسانی را که «مرده‌پرست» لقب می‌گیرند را موجه جلوه دهد.

نکته این جاست که عمق واقعی عشقی که آدم‌ها در دل دارند، زمانی نمایان می‌شود که به دور از خودخواهی و غرور، در نزدیکی مرز از دست دادن قدم بگذارند.

همان‌طور که نویسندۀ توانای لبنانی_آمریکایی؛ جبران خلیل خبران هم به این موضوع اشاره می‌کند: «و عمق عشق هیچ‌گاه شناخته نمی‌شود، مگر در وقت جدایی. »

یکی از کتاب‌هایی که این روزها اسم آن بارها و بارها به گوشمان می‌خورد، کتاب «هر دو در نهایت می‌میرند»است. داستانی مملو از مفاهیم عمیق و الهام بخش که توسط نویسندۀ آمریکایی معاصر، «آدام سیلورا» به رشتۀ تحریر درآمده است.

در این کتاب ماجرای دو پسر نوجوان به نام‌های «متیو تورز» و «روفوس امتریو» شرح داده می‌شود که قاصد مرگ هم‌زمان هر دوی آنها را از فرا رسیدن زمان مرگ‌شان مطلع می‌کند و آنها متوجه می‌شوند که فقط یک روز برای زندگی فرصت دارند. سرنوشت این دو توسط اپلیکیشن last friend” “به هم گره می‌خورد. متیو و روفوس رفاقتی را آغاز می‌کنند که در فرصتی کوتاه درس‌های بزرگی را به هر دوی آنها می‌آموزد. در واقع نویسنده، دو شخصیت با خصوصیات اخلاقی متفاوت را رو به روی هم قرار می‌دهد که یکدیگر را به رشد و تکامل برسانند. اولی که پسری است پراضطراب و کمرو، شجاعت را می‌آموزد و دومی که خشن و پرهیجان است و مهربانی را یاد می‌گیرد.

«سیلورا» در این اثر، دنیای واقعی را به نمایش گذاشته که در آن مرگ و زندگی هر دو حقیقتی گریزناپذیر هستند. دو مقوله‌ای که هر دو به گونه‌ای جدی گرفته نمی‌شوند. مرگ را انکار و فراموش می‌کنیم تا بر ترس خود از آن غلبه کنیم، زندگی را زندگی نمی‌کنیم چراکه آن را سرمایه‌ای در اختیار و دم‌دستی می‌پنداریم.

در جایی از داستان با این جمله مواجه می‌شویم: «این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است.»

می‌توان گفت این جمله، سنگین‌ترین مفهوم کتاب را در خود جای داده است. داستان، حول محوریت موضوعات مهمی همچون اهمیت ارتقاء کیفیت زندگی و تلاش برای ساختن آن می‌گردد. همچنین در تار و پود روند ماجرا مفهوم مرگ، نه به شکل داستانی سیاه و ناامیدکننده، بلکه القاکننده شور و معنای زندگی است. مرگ نیز در جایگاه یک اصل ناگزیر، موهبتی است که به زندگی معنی و مفهوم می‌دهد؛ چرخۀ آن را از تکرار خارج می‌کند و تازگی می‌بخشد.

به هنگام دنبال کردن کتاب، گاهاً داستان دستخوش حوادثی دردناک می‌شود و لاجرم مخاطب را حتی به بغض و گریه می‌اندازد. اما نکتۀ مهم این است که تمام این احساسات، جزئی از حقیقت زندگی و ارزشمند هستند. تا زمانی که غم سر بر نیاورد، لذت شادی درک نمی‌شود؛ و تا وقتی که مرگ نباشد، زندگی چیزی جز تکرار و روزمرگی و بی‌هدفی نیست.

اگر جزو کسانی هستید که تصور می‌کنید نام کتاب بدون آگاهی و ناشیانه انتخاب شده و کل ماجرا را اسپویل کرده، پیشنهاد می‌شود که در انتهای کتاب، دوباره ایدۀ خود را بازنگری کنید. آن زمان متوجه ذکاوت نویسنده خواهید شد.

برای خرید کتاب «هر دو در نهایت می‌میرند» می‌توانید به سایت فروشگاهی سی بوک مراجعه کنید.

کتاب هر دو در نهایت می‌میرند
کتاب هر دو در نهایت می‌میرند