من علیرضا هستم. تصمیم گرفتم نوشتههایم رو با شما به اشتراک بگذارم، و از نظرات و انتقادات شما بهره لازم و کافی رو برای بهتر شدن خودم ببرم.
هنر انتخاب کتاب
یکی از دشوارترین مراحل کتابخوانی، انتخاب کتاب مناسب است. عدم توانایی در انتخاب کتاب مناسب میتواند انگیزه و اشتیاق ما را خاموش کند. باتوجه به اینکه در زندگی روزانه عوامل حواس پرتی بسیاری وجود دارد، همین اتفاق کافی است که مطالعه کتاب، از برنامه روزانه ما حذف گردد و عوامل سرگرم کننده دیگر جایگزین آن شود. البته این اتفاق همیشه یکطرفه نیست. گاهی یک کتاب مناسب این قدرت و توانایی را دارد که انگیزه لازم برای مطالعه را فراهم کند. پس نه تنها این مرحله یکی از سختترین مراحل کار است بلکه از اهمیت ویژهای هم برخوردار است. در این مقاله به روشهای انتخاب کتاب میپردازیم و آن را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار میدهیم.
اولین عامل تاثیرگذار در انتخاب کتاب، موضوع و دسته آن میباشد. کتابها دارای طیف وسیعی از سبکها و رشتهها میباشند. وارد شدن در این دریای عمیق، بدون آگاهی داشتن از موضوعات مورد علاقه و یا مورد نیاز، میتواند منجر به غرق شدن ما شود. پس اولین قدیم تعیین موضوع و سبکی است که به آن علاقمند هستیم. در کل میتوانیم کتابها را به دو دسته آموزشی و داستانی تقسیم کنیم. این دو دسته شاید از نظر ظاهری جدا از هم به نظر برسند ولی در بعضی از کتابها این مرز از بین رفته است. کتابهای داستانی در دو بخش تخیلی و واقعی قرار میگیرند. داستانهایی که امکان وقوع آنها در دنیا وجود نداشته باشد را تخیلی میگوییم. داستانهایی که با قوانین دنیا سازگار باشند را داستان واقعی میگوییم. این داستانها میتوانند براساس یک خاطره و رخ داد و یا کاملاً زاده ذهن نویسنده باشند.
هرچند انتخاب سبک و دسته کتاب میتواند کار ما را برای پیدا کردن کتاب مناسب آسان کند، ولی همچنان مشکل انتخاب کتاب وجود دارد. یکی از روشهای آسان، انتخاب کتاب براساس عنوان میباشد. درصورتی که عنوان کتابی برای ما جذاب باشد آن را مطالعه میکنیم. در نگاه اول این روش بسیار مفید و آسان میآید، ولی یک ضربالمثل انگلیسی وجود دارد که میگوید don’t judge a book by its cover یعنی کتاب را با اسم و عنوان آن قضاوت نکن. در این روش احتمال خطا بسیار زیاد است. عنوانها میتواند بسیار گول زننده باشد. در این روش احتمال پشیمان شدن بسیار زیاد است. نویسندگان معمولاً در انتخاب عنوان کتاب بسیار دقت و سلیقه به خرج میدهند. زیرا خوانندگان مبتدی معمولاً فریب این عنوان را میخورند. البته اگر کتاب عنوان خوبی هم نداشته باشد معمولا مورد استقبال قرار نمیگیرد. پس راحتترین روش با شکست مواجه میشود و ما باید این روش را کنار بگذاریم. من خودم چندین بار دچار این اشتباه شدهام. در یکی از این کتابها، نویسنده به صراحت اعلام کرده بود که من این عنوان را به این دلیل انتخاب کردهام که خواننده را ترغیب به خواندن این کتاب کنم. عنوانی که ارتباطی با متن کتاب نداشت. جالب اینکه نویسنده از این فریب و ترغیب کردن خواننده بسیار خشنود و راضی بود. پس انتخاب یک کتاب فقط با نگاه به عنوان آن کاری بسیار اشتباه است.
راه دیگر انتخاب یک کتاب، دیدن یک جمله یا متن از کتاب است. گاهی دیدن یک جمله و پاراگراف میتواند ما را ترغیب به خریدن آن کتاب کند. این روش هم مانند روش قبلی اشتباه است. یک جمله خوب یا پارگراف جذاب معمولاً در هر کتابی یافت میشود. متاسفانه من در این موردم هم شکستی در کارنامه خود ثبت کردهام. چند جمله از یک کتاب را در صفحات مجازی دیدم و ترغیب به مطالعه آن شدم. بعد از مطالعه فهمیدم که فقط همان چند جمله کتاب ارزش خواندن داشت و بقیه کتاب هیچ ارزشی ندارد.
روش دیگری بررسی پرفروشترین کتابها در سایتهای خرید کتاب میباشد. این روش هم به نظر منطقی و درست میآید ولی در این روش هم مشکلاتی وجود دارد. کتابهایی که در لیست پرفروشترینها قرار میگیرند، معمولا کتابهایی هستند که براساس سلیقه عامیانه نوشته شده است. کتابهایی که شاید در نگاه اول جذاب باشند، ولی اگر نگاهی عمیق بیاندازیم متوجه سطحی بودن آنها میشویم. معمولا کسانی که میخواهند تظاهر به کتابخوانی کنند و از قافله عقب نمانند، سریع به سراغ چنین کتابهایی میروند. من این موضوع را در شبکه های اجتماعی بسیار مشاهده کردم. وقتی کسی درخواست معرفی کتاب میکند، بیشتر افراد چندیدن کتاب مشهور را معرفی میکنند و چیزی دیگر برای عرضه و معرفی ندارند. کسانی که دامنه مطالعه آنها فقط محدود به همین چند کتاب است و فقط همینها را معرفی میکنند. به همین دلیل است که معمولًا این کتابها در صدر پرفروشترین کتابها قرار میگیرند.
روش دیگری که برای انتخاب کتاب وجود دارد انتخاب براساس نویسنده است. در این روش درصد خطا و اشتباه بسیار کمتر است. معمولا هر نویسندهای در سبک خاصی کار میکند. اگر ما با نویسنده آشنا باشیم و از سبک نوشتن و کتابهای او راضی باشیم، میتوانیم کتابهای دیگر او را مورد مطالعه قرار دهیم. البته این روش هم خطاهایی دارد، چون ممکن است نویسنده از سبک یکسان استفاده نکرده باشد. ولی با این حال طرح اصلی و نگاه نویسنده در کلیه آثارش حفظ شده است و میتواند بسیار کمک کننده باشد.
روش دیگر، پیدا کردن یک کتاب از دل یک کتاب دیگر است. در کتابهای غیر داستانی معمولا نویسنده برای تایید حرف خود از نویسندگان و کتابهای دیگر استفاده میکند و حرفهای خود را با ارجاع دادن به آنها تایید میکند. این روشی است که در بیشتر کتابهای غیر داستانی وجود دارد. نویسنده با این عمل اعتبار حرف و کتاب خود را بالا میبرد. اگر کتابی که در حال مطالعه آن هستیم را دوست داشته و علاقمند به موضوع آن باشیم، می توانیم کتابهای معرفی شده را هم برای مطالعه انتخاب کنیم. من خیلی از کتابها را با این روش انتخاب میکنم. این روش از درصد خطای کمتری برخوردار است. یکی از مزایای این روش درک و فهم بیشتر موضوع مورد مطالعه است.
روش دیگری برای انتخاب کتاب توجه به سخنرانیها و صحبتهای نویسندگان معروف است. نویسندگان معروف معمولاً در سخنرانیهای خود از کتابهایی به عنوان الگو و الهام بخش بودن نام میبرند. این کتابها میتواند انتخاب مناسبی برای مطالعه باشند. البته ممکن است سبک مورد علاقه نویسنده با سبک ما همخوانی نداشته باشد و نیاز از است در هنگام انتخاب به این نکته توجه کنیم.
در انتخاب کتاب باید به چند نکته حیاتی توجه کنیم. از جمله این نکات انتخاب انتشارات و مترجم است. این عوامل در انتخاب یک کتاب بسیار حائز اهمیت هستند. ظاهر یک کتاب، نوع کاغذ و فونت میتواند در مطالعه یک کتاب بسیار تاثیر گذار باشد. گاهی یک کتاب جذاب به دلیل فونت و اندازه نامناسب کلمات کنار گذاشته میشود. نکتهای دیگر که باید به آن توجه شود این است که بعضی از انتشارت متن کامل کتاب را ارائه نمیکنند و این مطلب از نظر خواننده دور میماند. من با این مشکل بسیار برخوردم. یکی از روشهای حل این مشکل، جست و جوی کتاب در انتشارات مختلف است. در سایتهای فروش کتاب مشخصات و تعداد صفحات کتاب ذکر میشود. با رجوع به این سایتها میتوانیم به راحتی متوجه شویم که کدام انتشارات متن کامل را ارائه میکنند.
یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار، انتخاب مترجم است. یک ترجمه نامناسب میتواند تمام زحمات یک نویسنده را از بین ببرد. ترجمه بد قادر است مفهموم و هدف نویسنده را تغییر، و ابهمام و کج فهمی ایجاد کند. یک ترجمه مناسب باید روان و از نظر جمله بندی دقیق باشد تا خوانند بتواند به راحتی مفهوم نویسنده را درک کند. گاهی یک ترجمه نامناسب باعث میشود که برای درک یک صفحه چندین بار آن را مطالعه کنیم و این ذهن خواننده را خسته میکند و باعث کنار گذاشتن کتاب میشود. برای تشخیص یک ترجمه خوب نیاز است چندین صفحه از کتاب را مطالعه کنیم. البته در این روش فقط میتوان به روان بودن و درک مطلب توجه کرد و حفظ سخنان نویسنده قابل تشخیص نمیباشد. آشنایی و شناخت مترجمهای خوب امری بسیار مهم در انتخاب کتاب است.
درکل انتخاب کتاب باید بسیار دقیق صورت گردد و البته اشتباه در این مسیر اجتناب ناپذیر است. بهتر است نام هر کتابی با هر عنوانی که به ما معرفی شد، ذخیره کنیم. سپس درمورد آن تحقیقات لازم را انجام دهیم. مطالعه نقد کتاب میتواند کمک بزرگی به ما برای انتخاب آن کند. سایتهایی مانند ویرگول بخش جدایی برای کتاب دارند. در این بخش خوانندگان درمورد کتابهایی که مطالعه کردهاند، توضیحاتی ارائه میدهند.
پیدا کردن یک کتاب مناسب که با روحیات ما سازگار باشد کاری دشوار است. ولی با کمی تحقیق و بررسی میتوانیم خطا در این انتخاب را به حداقل برسانیم و کتابی مناسب انتخاب کنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب این روزهایم
مطلبی دیگر از این انتشارات
گشت و گذار در بازار کتاب
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حق: بند 34