درباره‌ی کتاب | نام من سرخ

تابه‌حال پای صحبت‌های یک مرده درون چاهی نشسته‌اید؟ تا به حال کسی از اینکه چگونه جانش را گرفته‌اند و او را بی رحمانه داخل چاهی انداختند حرفی زده؟ اصلاً تا به حال فکر کرده‌اید که شیطان درباره خودش و آدمیان چگونه فکر می‌کند؟ یا تا به حال دوست داشته‌اید نقشی که از دیواری آویخته شده و توجه شما را به خود جلب می‌کند زبان باز کند و با شما سخن بگوید؟ پول چطور؟ تا به حال فکر کرده‌اید پولی که جابجا می‌کنید قبل از شما در دست چه کسی بوده است؟ اگر زبان باز کند و حکایتش را برایتان بگوید شگفت زده نمی‌شوید؟ تمام این‌ها تجربیات جذابی است که هر کسی را مشتاق می‌کند. در دنیای واقعی که قطعاً امکان چنین تجربه‌ای نیست. داستان و ادبیات اما این امکان را به شما می‌دهد.

اورهان پاموک نویسنده خلاق و توانایی است که در رمان «نام من سرخ» فرصت این تجربه را به شما می‌دهد. شاید فکر کنید با یک داستان تخیلی روبرو هستید اما پاموک چنان هنرمندانه از این سبک روایت استفاده کرده است که همه چیز کاملاً طبیعی و بدون اغراق به نظر می‌رسد. در این رمان راوی ثابت و مشخصی نداریم و اغلب شخصیت‌های داستان هر کدام گوشه‌ای از ماجرا را برای شما تعریف می‌کنند و داستان با همین قالب پیش می‌رود. برای کسی که تقریبا اولین برخورد با چنین زاویه دیدی دارد می‌تواند کمی گیج‌کننده به نظر برسد و رشته داستان مدام از دست شما خارج شود. اما قول می‌دهم کمی که پیش بروید با این سبک انس بگیرید و حتی پاموک را برای چنین انتخاب هوشمندانه‌ای تحسین کنید.

موضوعاتی که اورهان پاموک در رمان‌هایش به کار می‌گیرد غالباً دغدغه جامعه ترکیه است. ترکیه به عنوان پلی میان آسیا و اروپا در ابتدای تغییرات اجتماعی و سیاسی خود متحمل کشمکش‌های فراوانی میان سنت‌گراها و غرب‌گرایان جامعه شده است. در این کتاب می‌خوانید که عده‌ای نقاش در تلاشند سبک غربی نقاشی و عناصری مانند پرسپکتیو، امضای شخصی، سایه و روشن و نقاشی پرتره را وارد نقاشی عثمانی کنند، اما با مخالفت و مقاومت اساتید قدیم روبه‌رو می‌شوند و چه بسا کافر خوانده می‌شوند. چراکه نقاشی غربی با اعتقادات به ظاهر مذهبی آنان تطابقی ندارد و نقاشی شیطانی خوانده می‌شود. اینکه پرتره شخصی کشیده شود، برای آنها یادآور دوران بت پرستی و امضای شخصی نماد غرور و تکبر نقاش بوده است. پرسپکتیو حتی شرک خوانده می‌شد، چرا که در این نوع تصویرگری ممکن بود شما ابتدای یک کوچه، سگی را که به شما نزدیکتر است بزرگتر از مسجد انتهای کوچه نقش بزنید. اینکه سگ بزرگتر از مسجد کشیده شود عین شرک بود! خنده‌دار به نظر می‌رسد‌؛ این طور نیست؟

مسئله نقاشی و نقاشخانه در این رمان تنها نمادی از تقابل سنت و مدرنیته است. پاموک این شیوه تحلیل و بررسی مسئله را به شما می‌آموزد تا با همین شیوه به سایر مسائل جاری بیاندیشید. همین استفاده از چند راوی در داستان به شما کمک می‌کند که مسئله را از دید همگان بررسی کنید. مسائلی که می‌توان در معرفی این کتاب به آنها پرداخت بسیار زیاد است، اما از حوصله این متن خارج است. تنها موضوعی که فکر می‌کنم نپرداختن به آن خیانت به نویسنده و هدف آن است، مسئله تکبر است.

در فصلی از کتاب که راوی، شیطان است می‌خوانیم که خود او سرگذشتش را تعریف می‌کند و می‌گوید علت این اخراج او از درگاه خداوند تکبر ورزی‌اش بوده است و قول داده که بندگان خدا را به واسطه همین تکبر گمراه کند. اگر عمیق‌تر به هر گناهی بیندیشیم، در می‌یابیم که ریشه در تکبر دارد. وقتی حق کسی را نادیده می گیریم؛ وقتی ناسپاسی خداوند را می‌کنیم و لطف او را نادیده می گیریم؛ و حتی وقتی دستاوردهای خود را فقط حاصل تلاش خودمان می‌دانیم، فقط داریم خودمان را می‌بینیم و چشم ما بر همه چیز بسته شده است. تکبر نوعی کوری است. (بعد از خواندن این کتاب به ارتباط میان تکبر و کوری خودخواسته استاد عثمان توجه کنید).

بله! درست متوجه شدید. به عقیده من استاد عثمان هم که مدافع سنت در این کتاب است، تکبر ورزیده است. چرا که تنها، روش نقاشخانه خودش را درست و بی عیب و نقص می‌داند و نقاشان ونیزی را کافر می‌خواند و همین موضوع باعث می‌شود چشم بر روی حقایق ببندد و مانع نوآوری و تعالی در هنر عثمانی شود. می‌توان گفت غرور همیشه مانع رشد و تعالی است؛ چه در صنعت و علم و هنر، چه در شخصیت انسان! علاوه بر موضوع نقش، ماجرای یک عشق قدیمی و ماجرای قتل ابتدایی داستان نیز جریان دارند که توضیح بیشتر درباره آن ممکن است کل قصه را برای شما فاش کند، پس از آن صرف نظر می‌کنیم.

رمان «نام من سرخ» کتابی است که بعد از خواندنش گویی چند جلسه کلاس فلسفه و جامعه‌شناسی پشت سر گذاشته‌ایم. شیرین است و گرم، درست مثل حال و هوای خاورمیانه و شما را با دنیای نقاشی عثمانی آشنا می‌کند. حتم دارم بعد از خواندنش نویسنده را بابت هنر شگفت انگیزش در پیوند دادن مفاهیم و موضوعات مختلف به هم تحسین می‌کنید؛ من را هم بابت معرفی این کتاب!


مشتاق خواندن نظرات شما هستم.