پروانه ای روی شانه

آیا شما هم دوست یا همسایه کم شنوا یا ناشنوا دارید یا اینکه خودتان یا یکی از اعضای عزیز خانواده اتان کم شنوا یا ناشنوا هستید؟

آیا برایتان پیش آمده که عاشق کسی شوید و بعد بفهمید آن خانوم یا آقا مشکل شنوایی دارد احساس تون در آن لحظه چه بوده است آیا احساس ترحم داشته اید یا برای خودتان متاسف شدید؟?

اگر بعد از ازدواج وقتی متوجه می‌شوید خانوم عزیزتان باردار است و شکوفه های امید و شادی در دل هردو شما شکفتن می‌نمايد و بعد از تولد کودک متوجه ناشنوایی نوزاد می‌شوید چه احساسی پیدا میکنید آیا از همسرتان می‌خواهید کودک را به سازمان بهزیستی بدهند آیا معلولیت کودک را از همه دوستان مخفی می کنید و یا از همسرتان طلاق میگیرید و فرسنگ ها از خانواده فاصله میگیرید و کودک و مادر را با مشکلات اقتصادی و تنهایی وغربت معلولیت بی کس رها می سازید

اگر شما هم جوانی پرتلاش اما ناشنوا بودید و دوست داشتید صاحب زندگی باشید و تشکیل خانواده دهید چقدر میتوانستید امید و انگیزه تون را از دست ندهید؟

اگر شما دختری ناشنوا بودید آیا به خودتان حق داشتن عشق را میدادید دیگران چطور ؟این حق را برای شما قائل بودند؟

اگر شما مادری بودید که جوان کم شنوایتان را تنها بزرگ کردید و اکنون احساس قربانی بودن را دارید چه می کردید؟

بله میخواهم شما را با کتاب پروانه ای روی شانه اثر فاخر آقای بهنام ناصح که برنده جایزه گام اول ،معرفی نمایم

پروانه روی شانه اشاره ای است به فرشته ای که روی شانه های  ماست  و هدایتشان می‌نمايد
پروانه روی شانه اشاره ای است به فرشته ای که روی شانه های ماست و هدایتشان می‌نمايد


رمان از زبان پنج راوی به رشته تحریر در می‌آید و احساسی که در طول داستان از ناپختگی براثر تجربه های متفاوت و همبستگی و اتحاد این قشر با هم به پختگی و تکامل می‌رسد .