قاتل بی‌گناه | یک نمایشنامه فلسفی


[اتاق شبیه به اتاق عمل است. نوری بالای تخت قرار داد. پزشک با لباس سفید ایستاده است و قاتل وارد می‌شود.]

پزشک: حاضری؟

قاتل: آره

[پزشک دفتری را بر می‌دارد و جلوی قاتل می‌گذارد.]

پزشک: باید این جا رو امضا کنی!

قاتل: من خودکار ندارم، یه لحظه می‌رم بیرون میارم.

[پزشک خودکاری بیرون می‌آورد.]

پزشک: لازم نیست، بگیرش.

[قاتل دفتر را امضا می‌کند.]

پزشک: بخواب روی تخت!

[قاتل روی تخت می‌خوابد.]

پزشک: بهت گفتن که چه اتفاقی می‌افته.

قاتل: آره صد بار. یه ماده‌ای بهم تزریق میشه که به نورون‌هام فشار میاره و ...

پزشک: رفتارت رو کنترل می‌کنه تا هدف رو بکشی.

قاتل: دقیقا

[پزشک آمپولی را پر می‌کند و نزدیک دست او می‌آورد.]

قاتل: می‌دونی دکتر! خوشحالم که عذاب وجدان نخواهم داشت.

[پزشک آمپول را از او دور می‌کند.]

پزشک: چطور؟

قاتل: برای این که در این قتل مسئولیتی ندارم.

پزشک: سوژه قراره خودش بمیره؟

قاتل: نه

پزشک: این تویی که می‌کشیش!

قاتل: آره. ولی با کاری که این ماده با مغزم می‌کنه، من کاری جز کشتن اون نمی‌تونم بکنم، غیر اینه؟!

پزشک: باز هم دلیل نمیشه که در قبال کشتن هدف مسئولیت نداشته باشی؟

[قاتل نیم‌خیز می‌شود.]

پزشک: توی مدارکت بود که تو با هدف خصومت شخصی هم داری.

قاتل: آره، پدرم رو ورشکسته کرده بود.

پزشک: اگر تو نخوای اونو بکشی، این ماده تصمیمت رو عوض می‌کنه و باعث میشه که اون رو بکشی درسته؟

قاتل: درسته و براش هم مسئولیتی ندارم دیگه؟

پزشک: آره ولی اگر خودت قصد کشتن اون رو داشته باشی چی؟

قاتل: باز هم اون ماده به بدنم تزریق شده؟!

پزشک: این حالت با حالتی که به تو ماده‌ای تزریق نشده، فرقی نمی‌کنه. اگر تو یک کاری بنابر قصد خودت انجام بدی، در قبالش مسئولی.

[قاتل از جایش بلند می‌شود.]

قاتل: من ... من فکر کرده بودم که این جوری می‌تونم از بار گناهش کم کنم اما ...

پزشک: متاسفم!

قاتل: دکتر! باید از این جا خارجم کنی!

پرشک: نمی‌تونم

قاتل: چطور؟

پزشک: به من هم این ماده تزریق شده. در نتیجه بر خلاف میلم باید بهت تزریقش کنم!

[پزشک گلوی قاتل را می‌گیرد و آمپول را مستقیم در بازویش فرو می‌کند. پزشک از مطب خارج می‌شود و قاتل بیهوش بر روی تخت می‌ماند.]

پایان


صورت‌بندی فلسفی

این نمایشنامه کوتاه بر اساس استدلال هری فرانکفورت در مقاله احتمالات بدیل و مسئولیت اخلاقی نوشته شده است. پرسش این جا است که آیا اگر قاتلی نتواند به جز ارتکاب قتل عمل دیگری را انجام دهد، برای آن قتل مسئول نیست؟ آیا شما می‌توانید مطابق با این نمایشنامه استدلال فرانکفورت را بازسازی کنید؟