"سر ممکنه که اشتباه کنه اما خون هرگز"
تابستان خود را چگونه گذراندید (در موعد!)
من دست به کیبورد شدم و تابستون جدی جدی تموم شد!
گذری بر نوشته قبلی:
خب...بند اول رو نگاه کردم!
تابستون تموم شد و من همش رو خواب بودم!
راستش تنها کاری که انجام ندادم زیاد خوابیدن بود... روزانه نهایتا هفت ساعت، البته خوابم هم به شدت سبک بود و در این بین یکی دو ساعتی رو هوشیار بودم!
ولی یه توصیه از من به شما... زیاد نخوابید! کم هم نخوابید!
زیاد خوابیدن به شدت موجب کسلی و بی انگیزگی میشه! من خودم تا قبل از تنظیم ساعت خوابم متوجه علت کم بودن سطح انرژیم نبودم... اما بعدش... بوم!! معجزه شد!!
کم خوابیدن هم باعث میشه که در گذر زمان کارایی و حافظهتون افت کنه!
شیش تا هشت ساعت خواب شبانه روزی کافیه؛ به نظرم...
تعدادی از کتابهایی که به خودم قول داده بودم بخونم رو خوندم.. و در این بین بی حد و مرز_جیم کوییک به شدت برای دانشآموزان و دانشجویان و خلاصه همه افراد به دنبال کسب علم توصیه میشه!
این مدت زمان به دلایل نامعلومی سر به ویرگولم و یا حتی اسمارتین هم نزدم!! در واقع یا ایده به سرم نمیزنه.. یا اونقدر کمالطلب شدم که ایده های خودم رو رد میکنم... نمیدونم! امیدوارم هر چی که هست درست بشه!
من این تابستون هیچ فیلمی ندیدم!!
به جز سنت شکن و سری جوجوتسو کایزن!! و واقعا در عجبم که چطور ممکنه؟! یادمه زمانی که یه دانشآموز بدبخت بودم روزی پنج اپیزود رو به قیمت شببیداری، درس نخوندن و انجام ندادن تکالیفم نگاه میکردم....
توی متن قبلی از صاف کردن دهان اینستاگرام گفتم... راستش همون اوایل حذفش کردم؛ و حذف کردن اینستاگرام از بهترین تصمیم های زندگیم تا به امروز بوده و هنوز که هنوزه بهش افتخار میکنم!! (میدونم شاخ قول نشکستم... ولی واسه منی که تا یه ماه اول روزانه دو پیام با مضمونهای
- آتنااااا یه چیز فرستادم اینستا برات، برو ببین!!!
- آتنا فیلمی که اینستا فرستادم برات رو دیدی؟! هقققققققق!!!!
- مگه دایرکتت رو ندیدیییییی؟ تیمکریحبهحرثخحر
- بچه ها دیدید چه بلایی سر کاربر X اومده؟؟! آتنا یادمه تو خیلی دوستش داشتی... برو استوریاش رو ببین!
- بابا این یه هفته پیش آهنگ داد!! تو چطوری نفهمیدیییی؟؟!!!!
- و ...
دریافت میکردم اراده زیادی نیاز داشت)!
ریکشن هارو دیدم... هفته ای حداقل یکیشون رو...
زبان خوندم... چند وقت پیش تعیین سطح دادم و افتادم I5؛ البته یکم از سطح کلاس عقبم که باید خودم رو برسونم...
میتونم برای زبان خوندن بهتون چند تا توصیه کنم؟!
_کتاب زیاد نخرید!! (من اینکار رو کردم و نتیجه ای که انتظار داشتم رو ندیدم!)
برای گرامر کتاب حد متوسط یا پایه English grammar in use برای خودآموزی عالی و کافیه! برای سطح پیشرفته بهتره که به آموزشگاه مراجعه کنید!
برای لغت هم یه دیکشنری آکسفورد تک زبانه داشته باشید، منابع موردنظرتونم رو مطالعه کنید و لغات ناشناس رو توی دیکشنری پیدا کرده و یادداشت کنید!
(منابع خودم اول کتابهای آموزشی سطح نوجوان کانون زبان، برخی کتابهای مجموعه 101 انتشارات جنگل و بعد داستان های زبان انگلیسی بود!)
البته لغت های آموزش داده شده در کتاب 504 واژه ضروری زبان انگلیسی هم واقعا جامع و بدردبخورن!
_حتما!!! حتما!!! و حتما!!! به فایل های آموزشی و عمومی زبان گوش کنید تا معلم زبانی که پیشش میرید به علت تلفظ های زیبا قصد خفهکردنتون رو نداشته باشه! (من اینکار رو نکردم...)
میتونید از فایل های کتاب های آموزش زبان معتبر استفاده کنید و یا توی نرمافزار های پادکست به دنبال صوت های زبان انگلیسی باشید!
رادیو بی بی سی هم یه برنامه آموزش زبان داره که استفاده ازش بی لطف نیست!
پادکست هم گوش دادم...
اگه بخوام از بینشون چیزی به کسی معرفی کنم
- جافکری
- من بدون روتوش
- رادیو نویسندگی شاهین کلانتری
- و چنل بی و بی پلاس
رو مد نظر دارم!
راستی،، کلا قید کنکور هنر رو زدم... مطالعه میکنم و بعدا میرم موسسه آموزشی آزاد..
از کلاس امدادی که درش شرکت کردم هم براتون بگم...
خب دوره کمک های اولیه
مخاطرات
تئوری های هلال احمر
و نیمه تخصصی نجات
رو گذروندم... فکر کنم آخری رو قبول نشدم که هنوز خبری از دوره بعدش نشده...!
بهتون توصیه میکنم که شما هم در صورت امکان توی این دوره ها شرکت کنید!... من که زیاد چیزی یاد نگرفتم، ولی تجربیاتی که ازش کسب میکنید به شدت خاطرهانگیزه!
یه سری نیمچه دوره عکاسی و نویسندگی هم از طرف کانون شرکت کردم که اونها هم چندان کم اهمیت نبودن!!
تونستم عضو مجله مرکب بشم، با بچه های گلی آشنا بشم و یه مطلب درش منتشر کنم، مطلبی که خودم به شخصه ارزشمند میدونمش!
اما از همه مهم تر اینه که احساس میکنم بزرگتر شدم و شخصیتم یکم پیشرفت کرده.
دیگه اونقدرام بی انگیزه و انرژی نیستم...
حرفای مناسبی برای زدن در جمع دارم...
خوشحالترم
تصمیمات به نسبت بهتری میگیرم
و کمی بیشتر برای زندگیم تلاش میکنم!
دارم دبیرستانی میشم... رشته ای که دوستش دارم.. و آینده ای که مشخص نیست... حس میکنم روشنه، یا باید روشن باشه! باید سختتر تلاش کنم و بیشتر بالغ بشم... امیدوارم از پسش بربیام!
پند گرفته شده از این تابستان: منتظر نشو زندگیت شیرین بشه تا شروع کنی، شروع کن و خواهی دید که زندگیت چقدر شیرین میشه!!
خلاصه که کاری که دوست دارید انجام بدید رو انجام بدید!! فقط همین!!
دوستتون دارم.
پانویس: یکی از متونی که برای خودم نوشتم تا بعداها بهش سر بزنم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه در سیستم آموزشی زنده بمانیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی سریال مد من
مطلبی دیگر از این انتشارات
تصمیمات بزرگ!