نمیتوانم ادامه بدهم، ادامه خواهم داد.
رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید | اقتباسی کم فروغ
«رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید» محصول سال ۲۰۲۱ کشور های آمریکا و آلمان است.
این فیلم در ژانر ترسناک قرار می گیرد و یوهان رابرتس کارگردان اش می باشد.
کایا اسکودلاریو، هانا جان کامن، رابی امل، آون جوگیا، تام هاپر، نیل مک دونا و دانل لوگ در آخرین نسخه ی بازسازی شده از مجموعه بازی رزیدنت ایول، به ایفای نقش پرداختند.
بیان این نکته هم خالی از لطف نیست که «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید» تنها، بازگردانی ای از قسمت های ۱ و ۲ مجموعه بازی رزیدنت ایول است نه تمام قسمت ها!
اقتباسی وفادارنه اما فاقد هرگونه نوآوری
در این فیلمْ ما عیناً شاهد قسمت هایی هستیم که در دو بازی رزیدنت ایول ۱ و ۲ وجود دارند؛ از عمارت اسپنسر و اداره پلیس راکون سیتی گرفته تا یتیم خانه ی شهر راکون.
جدای از زیبایی و دقیق بودن لوکیشن ها، داستان هم ــــ تا حدودی ــــ صحنه ی دو بازی را در ذهن مخاطب تداعی می کند که برای بازیکنان سری رزیدنت اویل لذت بخش می باشد. اما افرادی که از داستان بازی آگاه نیستند هیچ واکنشی نسبت به این قضیه از خودشان نشان نمی دهند، چون آشناییِ کافی ای با لوکیشن ها و اتفاقات ندارند.
از طرفی، «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید» می توانست در کنار وفاداری ای که به بازی ها داشت، ایده های جدیدی هم در آن قرار دهد. به طوری که موقع تماشای فیلم حسرت می خورم که چرا با وجود پتانسیل بالا برای پیاده کردن ایده ای جدید در فیلم، خشک و خالی آن را رها کرده اند؟
شخصیت پردازی
داخل بازی درسته لیان اس. کندی (آون جوگیا) ماموری تازه کار است، اما تا حدودی از کار با اسلحه سر در می آورد. ولی در فیلم اینطوری نیست. مثلاً در یکی از سکانس ها، وقتی لیان با کلر ردفیلد (کایا اسکودلاریو) مشغول جمع آوری اسلحه و مهمات در انبار اداره پلیس راکون سیتی می شود، نمی داند از تفنگ چگونه باید استفاده کند.
لیانی که در بازی های رزیدنت ایول شخصیتی جدی دارد، در فیلم مورد تمسخر بقیه قرار می گیرد و این برای بیننده ای که با این سری بازی آشناست، چندان جالب نیست!
هیچ کدام از بازیگران به درستی شخصیت پردازی نشده اند و ما چیز زیادی از گذشته ی آنها نمی دانیم. فقط در ابتدای فیلم، چند دقیقه ای به دوران بچگیِ کلر ردفیلد و برادرش، یعنی کریس ردفیلد (رابی امل) در یتیم خانه ی راکون سیتی پرداخته می شود که به خاطر کم بودن زمان این قسمت، سولات انبوهی در ذهن مخاطب شکل می گیرد. در ادامه ی فیلم هم به این سوالات پاسخی داده نمی شود تا گره های ذهن بیننده همچنان بسته باقی بمانند.
جلوه های ویژه
از آن جایی که بازی های رزیدنت ایول، بیشتر با هیولا های عجیب و غریبش شناخته می شوند، پس قاعدتاً در فیلمش هم باید این هیولا ها وجود داشته باشند.
واضح است که خیلی سعی شده تا موجودات جهش یافته به بهترین شکل ممکن ساخته شوند، اما چیزی که در فیلم می بینیم این گونه نیست و مخاطب، در واقعی بودن این هیولا ها به شک می افتد.
نمونه اش عکس زیر می باشد که ویلیام برکین (نیل مک دونا) به موجودی جهش یافته تبدیل شده است.
عدم وجود حس ترس و انزوا
نمی خواهم بگویم ترس و انزوایی هنگام تماشای فیلم به مخاطب منتقل نمی شود! اما این ترس به قدری کم است که برای طرفداران رزیدنت ایول ۱ و ۲ کاملاً ملموس می باشد.
البته شاید بتوان عدم وجود حس ترس و انزوا را گردن یکنواختیِ فیلم انداخت. هیچ صحنه ای به غیر از تعقیب و گریز و کشتن زامبی ها وجود ندارد که بیننده را متحیر کند و همین موضوع سبب می شود که مخاطب تجربه ی حس کردن ترس و انزوای عمیقی را به دست نیاورد.
گنجاندن دو بازی در یک فیلم!
یکی از کار های غیرقابل درکِ تهیه کنندگان «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید»، گنجاندن دو بازی با جزئیات مختلف و زیاد در یک فیلم ۱۰۷ دقیقه ای است.
با این کارِ ناشیانه، روایت فیلم خیلی سریع اتفاق می افتد و بیننده ای که از ماجرای شهر راکون آگاه نیست، علاقه ی زیادی به فیلم نشان نمی دهد.
می توانستند زمان فیلم را بیشتر کنند و بیشتر به گذشته ی شخصیت ها و جزئیات بپردازند یا اینکه فقط از یک بازی برای اقتباس استفاده کنند.
نقد های فرعی
- معمولاً در تصویربرداری فیلم های زامبی محور، یک نمای کلی از زامبی ها نشان داده می شود که بیننده متوجه تعداد انبوه زامبی ها شود. ولی در «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید»، ما هیچ نمای کلی ای از زامبی های راکون سیتی نمی بینیم.
- در قسمت هایی از فیلم، برخی از شخصیت ها راجع به ویروس تی چیزی نمی دانند. در صورتی که داستان فیلم در زمانی روایت می شود که شرکت آمبرلا (شرکتِ سازنده ویروس تی) چند وقت است که از شهر راکون رفته است، پس شخصیت ها باید از ویروس تی آگاه باشند، که اینطور نیست.
- زامبی هایی که در فیلم می بینیم، کمتر از چهل تا می باشند که با توجه به بازی ها، بسیار کم است.
- فقط در یکی از سکانس های فیلم، به شرکت آمبرلا اشاره می شود، در صورتی که شرکت آمبرلا در سری بازی رزیدنت ایول، از اهمیت زیادی برخوردار است.
نظر منتقدین + نمرات
در هر دهه، مجموعهای از فیلمها با داستانهای فرعی، جزییات غیرقابل توضیح، شخصیتپردازی نخنما و ضعیف همگان را ناامید میکنند.
Variety – نمره ۳۰ از ۱۰۰
فیلم رزیدنت اویل به طرز تحسینآمیزی به داستان اصلی خود نزدیک است، اما تعدد خطوط داستانی و عجله در روایت آنها، باعث توقف آن میشود.
IGN – نمره ۶۰ از ۱۰۰
این فیلم یک سرگرمی توخالی است که خوشبختانه زیر دو ساعت بوده و به اندازهای شخصیتپردازی شده که وقتی کسی گاز گرفته میشود، برای مخاطب اهمیت دارد.
NewYorkPost – نمره ۷۵ از ۱۰۰
فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City یک اقتباس سرگرمکننده و وفادار به بازیهایی است که بر اساس آنها ساخته شده، اما فاقد ماهیت شخصیتپردازی است.
Screen Rant – نمره ۸۰ از ۱۰۰
بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb): ۵.۲/۱۰
نتیجه گیری
فیلم «رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید» جهت سرگرمی فیلم خوبی می باشد اما نباید از آن انتظار شخصیت پردازی های عمیق با داستانی قوی داشت.
پست های دیگر:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا برنامهریزیها شکست میخورند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
با مطالعه این 10 کتاب نویسنده شوید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
تلاش برای رهایی از تلهی سیزیف!