[داستان] [زندگینامه] [تاریخ اسلام] https://shorten.tv/history
اهرام و گنج داخل اهرام ثلاثه مصر برای کیست؟
در قسمت قبل نوشتم که آن نوشته سنگی را به نزد آن اسقف کهنسال بردند و در ادامه :
اُسقف پير، همه آن نوشتههای يونانی را خواند و به زبان حبشی خود، تفسير نمود؛ پس برای خُمارَوَيْه و يارانش به عربی ترجمه كردند. در آن چنين نوشته بود كه ساخت اين هرم (كه معلوم نشده كدام هرم است) در زمان پدر عزيز مصر – كه حضرت يوسف علیهالسّلام در دربار او بوده – و توسط قوای او، صورت پذیرفته است (یعنی: شاید تحت امر و طراحی و اعجاز حضرت یوسف علیهالسّلام و به نیروی کارگران پدر عزیز مصر) … سپس 16 بیت شعر در ذیل این توضیحات آورده، که آن را در ترجمه به عربی نیز به صورت شعر درآوردهاند؛ از جمله چنین سروده شده است:
(یعنی: شاید تحت امر و طراحی و اعجاز حضرت یوسف علیهالسّلام و به نیروی کارگران پدر عزیز مصر) …
سپس 16 بیت شعر در ذیل این توضیحات آورده، که آن را چنین سروده است:
وَ اَدرَکَ عِلمي بَعضَ ما هُوَ کائِنٌ (وُ)
وَ لا عِلمَ لي بِالغَیبِ ؛ وَ اللهُ اَعلَمُ (وُ)
= و دانش من دریافت فقط برخی از آنچه را که موجود بود؛ و من از غیب هیچ آگاهی ندارم، و خداوند داناست.
وَ اَتقَنتُ ما حاوَلتُ اِتقانَ صُنعِهِ (ي)
وَ اَحکَمتُهَ وَ اللهُ اَقویٰ و اَحکَمُ (وُ)
= و محکم ساختم آنچه را که درصدد محکم ساختن آن بودم؛ و استحکام بخشیدم آن را، و خداوند قویتر و حکیمتر است.
اَنا صاحِبُ الأهرامِ في مِصرَ کُلِّها
وَ باني بَرابیها بِها، وَ المُقَدَّمُ (وُ)
= من صاحب اهرام مصر هستم و بناکنندهٔ بَرْباها (لغت قِبطی: خانههای سنگی، که محل عبادت یا نگهداری مکتوبات سرّی یا گنجینهها بودهاند)، در سرزمین مصر؛ و من هستم کسی که (در این رابطه) مقدّم است بر دیگران.
تـَرَکـتُ بِهـا آثـارَ کَفــّي وَ حِکمَـتي
عَلَی الدَّهرِ، لا تَبْلیٰ وَ لا تَتَهَدَّمُ (وُ)
= به یادگار گذاشتم در آن اهرام و برابی، آثار (معماری و هنری) دست و دانش خودم را، برای ابد، که نپوسد و منهدم نشود.
وَ فیها کُنوزٌ جَمَّة ٌ وَ عَجائِبُ (وُ)
وَ لِلدَّهرِ اَمَرُّ مُـرَّةٍ، وَ تـَجَهّـُمُ (وُ)
= و در آن اهرام، گنجینههای فراوان و عجایبی نهفته است؛ و برای روزگار، تلخ ترین تلخیها و استقبال با وجه کریه و چهرهٔ درهم کشیده، با انسان است.
سَیَفتَحُ اَقفالي، وَ یُبدي عَجائِبي
وَلِيّ ٌ لِرَبّي، آخِرَ الدَّهرِ یَنجُمُ (وُ)
= بزودی، باز خواهد کرد قفلهای مرا و آشکار خواهد ساخت عجائب مرا، ولیّی از اولیای خدا (امام زمان علیهالسّلام) که در آخِرالزّمان همچون ستارهای از افق طلوع میکند.
بـِـاَکـنافِ بَیتِ اللهِ تـَبـدُو اُمـورُهُ (وُ)
وَلابُدَّ اَن یَعلُوَ وَ یَسمُو بِهِ السّـُمُ (وُ)
= در اطراف و اکناف بیت الله الحرام (کعبه و مکه مکرّمه)، آشکار میگردد امور او؛ و چارهای نیست جز اینکه او برتری یابد؛ و بلکه، هر سُمُوّ و بلندی، از او بلندی پیدا کند.
وَ تُبْدیٰ کُنوزي کُلّـُها، غَیرَ اَنَّني
اَریٰ کُلَّ هٰذا اَن یُفـَرِّقـَهُ الـدَّمُ (وُ)
= و آشکار میگردد گنجهای (درون هرم) من؛ ولی، جز آنکه، من میبینم که همگی اینها با خونریزی (و قتل کافران و معاندان و ستیزه جویان با آن حضرت) گشوده خواهد شد.
رَمَزتُ مَقالي فی صُخُورٍ قَطـَعتُها
سَتَبقیٰ وَ اَفنیٰ بَعدَها ثُمَّ اُعدَمُ (وُ)
= من گفتههایم را به رمز آوردم در صخرههای سنگی (هرم) که خودم آنها را تراشیده و قِطعه قِطعه کردهام؛ و به زودی زود، خودم فنا میشوم پس از ساختن آنها، و من نابود و تبدیل به خاک خواهم شد؛ ولی این بناها (اهرام) باقی خواهند ماند!
پس در این هنگام، خُمارَوَیه بن احمد بن طولون گفت: این چیزی است که هیچ کس را در آن چاره نباشد، جز «قائم» که از آل محمد (صلّی الله علیه و آله) است
(یعنی: زیرا در اینجا سازندهٔ هرم خود گفته که کسی جز آن حضرت توانایی بازکردن تمامی درها و گشودن تمامی قفل ها و کشف همگی رموز اهرام را ندارد).
پس آن لوح سنگی را ...
قسمت ۱
قسمت ۲
قسمت ۳
مطلبی دیگر از این انتشارات
علت مرگ حضرت یوسف و مرگ زلیخا کنار قبر حضرت یوسف
مطلبی دیگر از این انتشارات
شیطان | ابلیس جن شیطانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان حضرت یوسف و پدرش - اشتباه و قطع نبوت از نسل حضرت یوسف پیامبر