یک داستان عجیب از اهرام مصر و ارتباط آن با امام زمان عج

داستان عجیب
داستان عجیب

یک داستان عجیب .‌..

ابوالجَيش خُمارَوَيه پسر احمدبن طولون (كه در 20 سالگي به جاي پدر نشست و تا 282 ق دوازده سال حاكم سرزمين‌هاي مابين فرات و سودان بود) هوس كرد كه دو هرم بزرگ مصر را تسخير خود سازد. پس رجال دولت به او گوشزد كردند كه هرگز به فكر خراب كردن اهرام نيفتد، زيرا هركس چنين كند، عمرش كوتاه خواهد شد.

https://youtu.be/Mi28UXroVTU
پس رجال دولت به او گوشزد كردند كه هرگز به فكر خراب كردن اهرام نيفتد، زيرا هركس چنين كند، عمرش كوتاه خواهد شد

اما او لجاجت ورزيد و هزار كارگر اجير ساخت تا درب هرم را پيدا كنند. آنها يك سال در حوالي هرم كار مي‌كردند، تا آن كه خسته و درمانده شدند؛ پس چون تصميم به بازگشت گرفتند و نااميد شدند، ناگهان حفره‌ای زيرزمينی مشاهده كرده و حدس زدند كه همان دری باشد كه می‌خواستند.

سازنده اهرام مصر کیست
سازنده اهرام مصر کیست

پس وارد حفره شدند و تا انتهاي آن راهرو رفتند و سنگ مسطّحی ايستاده يافتند، كه از جنس مرمر بود؛ پس باز هم به گمان اين كه آن باب اصلي هرم است، آن را از جا كنده و خارج آوردند. پس ديدند كه بر آن كتابي است به زبان يوناني كهن، پس حكمایِ مصر و علماء را جمع كردند تا آن را بخوانند، اما راه به جايي نبردند. در ميان قوم، شخصي بود به نام ابوعبدالله مَدائني كه يكي از حافظان و عالمان بزرگ عصر خود بود و او به ابی‌الجَيش خُمارَوَيْه گفت: من مردي را در بلاد حبشه (اتيوپی) مي‌شناسم كه اسقف پيري است و 360 سال از عمر او مي‌گذرد و او اين خطوط را مي‌شناسد… پس چون پيرمرد، به جهت ضعف و بيماري و كهولت، قابل حركت دادن به بلاد ديگر نبود، آن سنگ را با كشتي كوچكي به – اَسوان كه در صعيد اعلای مصر واقع است – حمل كردند و سپس به حبشه كه نزديك آن‌جا بود بردند.

ادامه دارد ....

قسمت ۱

قسمت ۲

قسمت ۳


https://youtu.be/fBmXYPJqmfg


#داستان #عجیب #مصر #اهرام #هرم #خوفو #باستانی #تاریخ #ظهور #امام #تاریخی #جالب #فارسی #عجایب #اسلام