وقتی بهترین‌ها، بهترین‌ها را معرفی می‌کنند.

فهرست مطالب

امروزه برندها برای جلب توجه، پول‌های کلانی خرج می‌کنن. تبلیغات، کمپین‌های پرزرق‌وبرق، اینفلوئنسر مارکتینگ، اسپانسرینگ رویدادها و هر چیزی که بتونه چشم‌ها رو به خودش جذب کنه. اما وقتی یه شرکت بیشتر از کیفیت محصول، به تبلیغات توجه کنه، نتیجش فقط یه موج گذراست. شاید برای مدتی سر زبون‌ها بیفته، شاید حتی یه ترند کوتاه‌مدت بسازه، ولی در نهایت، چیزی که موندگاری داره، تبلیغی نیست که خریده بشه، بلکه تبلیغیه که از دل تجربه‌ی واقعی بیرون بیاد.

فیلیپ کاتلر، پدر بازاریابی مدرن، یه جمله‌ی کلیدی داره: "بهترین تبلیغات رو مشتری راضی انجام می‌ده."

برندهایی که ارزش واقعی خلق می‌کنن، نیازی ندارن خودشون فریاد بزنن. یه مشتری راضی، بدون هیچ هزینه‌ای، محصول رو به بقیه معرفی می‌کنه، توصیه‌اش می‌کنه، و باعث رشد واقعی و پایدارش می‌شه. این قابل‌باورترین، طبیعی‌ترین و موندگارترین نوع تبلیغاته، بدون حتی یک ریال هزینه!

ریفرال در منابع انسانی

این اصل فقط در بازاریابی صدق نمی‌کنه. همون‌طور که تو بازاریابی، بهترین تبلیغ از سمت مشتری‌هایی میاد که محصول رو تجربه کردن و ازش رضایت دارن، توی منابع انسانی هم همین قاعده صدق می‌کنه. ریفرال تبلیغ دهان‌به‌دهان دنیای جذب و استخدامه! جایی که کارمندهای راضی، محیط کارشون رو به افراد مستعد اطرافشون معرفی می‌کنن.
اما ریفرال زمانی ارزشمنده که به‌صورت طبیعی و بر اساس تجربه‌ی واقعی کارمندها اتفاق بیفته، نه این‌که وابسته به مشوق‌های مالی باشه. وقتی یه سازمان واقعاً جای خوبی برای کار کردن باشه، کارمندانش بدون نیاز به پاداش، اون رو به دیگران پیشنهاد می‌دن. در این شرایط، کیفیت محیط کار خودش بهترین تبلیغه.
اما اگه یه شرکت مجبور باشه برای این که کارمندها محیط کارش رو به دیگران معرفی کنن، پاداش‌های چشم‌گیر در نظر بگیره، این یعنی محیط کار به‌اندازه‌ی کافی جذاب نیست. توی همچین شرایطی، توصیه‌ی کارمندها دیگه حاصل یه تجربه‌ی مثبت نیست، بلکه سازمان داره با پاداش، این معرفی رو می‌خره. وقتی یه شرکت برای این که از طرف کارمندانش به دیگران معرفی بشه، نیاز به انگیزه‌های مالی سنگین داشته باشه، یعنی هنوز نتونسته محیطی بسازه که افراد از روی رضایت واقعی اون رو پیشنهاد بدن. ریفرالی که به‌کمک پاداش اتفاق بیفته، دیگه یه معرفی واقعی نیست، بلکه یه تبلیغه که شرکت هزینه‌ش رو پرداخت کرده.

وقتی این اصول نادیده گرفته بشه، ریفرال به‌جای یه ابزار موثر، به یه سیستم ناکارآمد و پرهزینه تبدیل می‌شه. سازمان‌هایی که به‌جای بهبود کیفیت واقعی محیط کار، روی مشوق‌های مالی و تبلیغات کارفرمایی سرمایه‌گذاری می‌کنن، معمولاً با این مشکلات مواجه می‌شن:

  • جذب‌هایی که کیفیت لازم رو ندارن، چون بیشتر تحت‌تأثیر مشوق‌ها وارد شرکت شدن تا تجربه‌ی واقعی کارمندهای داخلی.
  • افرادی که خیلی زودتر از حد انتظار سازمان رو ترک می‌کنن، چون چیزی که تو تبلیغات دیده بودن، با واقعیت سازمان هم‌خوانی نداشته.
  • سیستمی که به‌جای کمک در جذب افراد مناسب، به سمت ریفرال‌های سطحی و بدون شناخت واقعی از سازمان می‌ره، چون افراد صرفاً برای دریافت پاداش، ریفر می‌کنن.

ریفرال واقعی؛ تبلیغی که از دل تجربه‌ی کارمند بیرون میاد

همون‌طور که گفتیم ریفرال، چیزی نیست که با پول خریده بشه. ریفرال واقعی، یعنی کارمندها نه به‌خاطر پاداش، بلکه به‌خاطر تجربه‌ای که از کار در یک مجموعه دارن اونو به دیگران توصیه کنن. سازمانی که محیط کارش واقعاً سالم، حمایتگر و انگیزه‌بخش باشه، نیازی به متقاعد کردن کارمندها برای معرفی شرکت نداره. وقتی امکانات مناسب فراهم و حقوق و مزایا منصفانه باشن، تیم‌ها احساس ارزشمندی کنن و فرهنگ سازمان، رشد و یادگیری رو تشویق کنه، آدم‌ها خودشون پروموتر اون محیط و سفیر اون برند می‌شن. ریفرال اینجا یه سیستم تشویقی یا ابزار مارکتینگی نیست؛ یه شاخص از سلامت سازمانه!
وقتی یک شرکت، بدون نیاز به تبلیغات سنگین و بدون اجبار، بهترین استعدادها رو از طریق شبکه‌ی کارمندانش جذب می‌کنه، یعنی راه درست رو رفته. این همون تبلیغیه که خریده نمی‌شه. نه بودجه‌ی سنگین برای برندسازی نیاز داره، نه پاداش‌های بزرگ برای جذب آدم‌های مناسب. معتبرترین، واقعی‌ترین و تاثیرگذارترین مدل استخدام، همونیه که از تجربه‌ی واقعی کارمندها میاد و این فقط وقتی ممکنه که محیط کار، به‌اندازه‌ی کافی ارزش توصیه شدن رو داشته باشه.

ریفرال در رمزینکس

برای ما تو رمزینکس، ریفرال زمانی ارزش داشت که بر اساس تجربه‌ی واقعی کارمندها شکل بگیره و ماهیت ذاتی خودش رو حفظ کنه، نه این‌که صرفاً نتیجه‌ی یه سیستم پاداش‌دهی باشه! به همین دلیل، به‌جای تمرکز روی طراحی سیستم‌های تشویقی، تمام توجه‌مون رو گذاشتیم روی تأثیرگذارترین عامل در گسترش ریفرال: ساختن یه محیط کار استاندارد و باکیفیت.

برای سنجش موفقیت‌آمیز بودن پروژه‌ی بهبود کیفیت محیط کار، متریک اصلی ما فقط افزایش تعداد ریفرال‌ها نبود؛ بلکه اصلی‌ترین شاخص برای ما، افزایش سطح رضایت کارمندان از محیط کار در رمزینکس بود. چون وقتی افراد از تجربه‌ی کاری‌شون راضی باشن، معرفی سازمان به دیگران به‌صورت طبیعی اتفاق می‌افته.
در کنار تلاش برای ساختن یه محیط کار باکیفیت، یه هدیه‌ی کوچیک ۱۰۰ تتری هم برای کارمندهایی در نظر گرفتیم که فردی رو معرفی کردن و اون فرد، موفق شد فرآیند جذب رو طی کنه و به تیم ما ملحق بشه. این هدیه، نه یه انگیزه‌ی اصلی برای ریفراله و نه یه پاداش چشمگیر، بلکه یه قدردانی ساده از کسانیه که با شناخت واقعی، افراد مناسبی رو به رمزینکس معرفی کردن.
قدردانی از همکاری و مشارکت، همیشه بخشی از فرهنگ رمزینکس بوده و هست و این هدیه‌ی نمادین هم ادامه‌ی همین ارزشه، یه تشکر کوچیک برای کسانی که به رشد تیم و جذب بهترین افراد کمک می‌کنن.

تمرکز روی محیط، نه روی تبلیغ

تو تمام این مسیر، چیزی که همیشه برامون اولویت داشت، این بود که حدسی جلو نریم. به‌جای اینکه صرفاً تصور کنیم چه چیزی ممکنه برای آدم‌ها مهم باشه، سراغ داده‌های واقعی رفتیم. پرسشنامه‌های آنبوردینگ، نظرسنجی‌های اینگیجمنت، مصاحبه‌های خروج، فیدبک‌های مستقیم و هر داده‌ای که بهمون نشون بده چطور می‌تونیم تجربه‌ی کار توی رمزینکس رو بهتر کنیم.

نتیجه؟

رمزینکس هر روز بیشتر از قبل به یک محیط کاری بهتر تبدیل شد. سطح رضایت آدم‌ها بالا رفت، حس تعلقشون بیشتر شد و باعث شد ریفرال‌ها، بدون هیچ تبلیغی و اجباری، شروع کنن به بالا رفتن. رزومه‌هایی که از طریق ریفرال بهمون می‌رسید، به‌شکل قابل‌توجهی افزایش پیدا کرد.

ما با یه تیر، سه تا نشون زدیم:

  1. محیط کارمون رو به‌طور واقعی و بدون بزک کردن، به جایی بهتر تبدیل کردیم.
  2. آدم‌هایی که اینجا کار می‌کردن، حس بهتری نسبت به سازمان پیدا کردن و ارتباطشون با تیم قوی‌تر شد.
  3. ریفرال، به‌جای یه سیستم ساختگی با پاداش‌های زورکی، یه اتفاق طبیعی شد که خودش باعث جذب باکیفیت‌تر شد.

ریفرال؛ کانال طلایی

با فعال‌تر شدن این کانال، یه اتفاق مهم افتاد. نه تنها تعداد بیشتری رزومه‌ی مناسب گرفتیم و Time To Hire مون کاهش پیدا کرد، بلکه کیفیت جذب‌هامون هم بالاتر رفت. چرا؟

  • افرادی که از طریق ریفرال معرفی می‌شن، معمولاً تناسب بیشتری با سازمان دارن! چون افرادی که توی سازمان هستن، بهتر از هر آگهی استخدامی می‌دونن که چه کسی به درد این محیط می‌خوره.
  • فرآیند جذب سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر شد. به‌جای تبلیغات گسترده و انتشار آگهی‌های متعدد، بهترین گزینه‌ها، خودشون از طریق شبکه‌ی داخلی معرفی شدن.
  • نرخ موندگاری کارمندها بالا رفت. افرادی که از طریق ریفرال اومدن، شناخت بهتری از سازمان داشتن و کمتر غافلگیر می‌شدن، برای همین مدت بیشتری موندن.
  • زمان آنبوردینگ کوتاه‌تر شد. کارمندهای جدید، چون از قبل از طریق معرفشون با سازمان آشنا بودن، سریع‌تر جا افتادن و زودتر به بهره‌وری رسیدن.

همه‌ی این تلاش‌ها، در نهایت به یه نتیجه‌ی ملموس رسید: ۴۵٪ از استخدام‌های در سال ۱۴۰۳ ما از طریق ریفرال اتفاق افتاد

این یعنی تقریباً نیمی از آدم‌هایی که امسال به تیم ما اضافه شدن، بدون تبلیغ‌های عجیب‌غریب، بدون هزینه‌های اضافی و فقط از طریق تجربه‌ی مثبت کارمندهای ما وارد شدن. ریفرال، وقتی به روش درست اتفاق بیفته، نه‌تنها هزینه‌های جذب نیرو رو کم می‌کنه، بلکه تأثیر مثبت طولانی‌مدتی روی کل سازمان می‌ذاره. باعث می‌شه تیم‌ها منسجم‌تر بشن، فرآیند جذب سریع‌تر پیش بره، و آدم‌هایی که به تیم اضافه می‌شن، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر مهارتی، به سازمان نزدیک‌تر باشن.

جمع بندی

همون‌طور که یه محصول خوب نیازی به تبلیغ بیش از حد نداره، یک محیط کار باکیفیت هم نیازی نداره که برای ریفرال هزینه‌های سنگین کنه. وقتی یه سازمان، تجربه‌ی خوبی برای کارمندهاش بسازه، ریفرال خود به خود اتفاق می‌افته. ما توی رمزینکس به‌جای اینکه آدم‌ها رو مجبور کنیم درباره‌ی سازمان صحبت کنن، یه محیطی ساختیم که خودش ارزش توصیه شدن داره و در نتیجش آدم‌ها خودشون، بدون هیچ پاداش سنگینی، رمزینکس رو به بقیه معرفی کردن. جایی که رضایت و اعتماد واقعی شکل می‌گیره، تبلیغ از دل آدم‌ها بیرون میاد، نه از روی کاغذهای مارکتینگ و کمپین‌های برند کارفرمایی!
و این صدای موندگار، گرون‌ترین تبلیغ دنیاست،چون هیچ برچسب قیمتی روش نمی‌شه زد و تا سالها توی ذهن‌ها می‌مونه.