آغاز

سلام. من یه پسرم، البته قبلش یک آدمم. یک آدم کاملا معمولی. که داستان های زیادی داره واسه گفتن. قبلا واسه خودم می نوشتم. گفتم بیام اینجا یکم بنویسم.

از وسط قصه ام شروع می کنم. اوضاع جالبی نیست. حکم تخلیه ی خونمون اومده و شرکتی هم که دوست ندارم کار کنم نمیذاره من برم.

فعلا همین واسه شروع خوبه. شاید چند دیقه دیگه برگشتم. شایدم چند روز دیگه.