نوشتههای یک تناقض
بی عنوان!

چطور اتصال نگاهم را از چشمانت قطع کنم؟
حالی که کوی و برزن سرمای دستان سفید عروس سال را فریاد میزنند اما آن دو گوی سرخ، به حرارت و سیاست تابستان و به شور عاشقانهی پاییز و درخشش آسمان بهار، مرا مینگرند؟
"عاقلان تو را سرزنش میکنند ولی...
تو درگیر برق نگاه یک دیوانهای!"
مطلبی دیگر از این انتشارات
اشک
مطلبی دیگر از این انتشارات
عموی جاودان
مطلبی دیگر از این انتشارات
دنیایی خیال