جادهی مهآلود
به نام خالق نور.
بعد از یک تصمیم ناگهانی تو مسیری قدم گذاشتم که پر از فراز و نشیبه؛ اما قراره خودمو پیدا کنم و کمکش کنم. منی که از ته یه جادهی مهآلود صدام میکنه و کمک میخواد!
دلتنگ و آشفتهس شایدم عصبانیه که اینقدر نادیدش گرفتم؛ اما من دلشو به دست میآرم. سبز میشم دوباره.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چی شد که اینطوری شد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماتریکس در زندگی روزمره
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولین پست