حرف های خدا

جهان سال‌ها بود که منتظر پیامی از آسمان بود. مستضعفان، همان‌هایی که از ستم ستمگران و جهل جاهلان به تنگ آمده بودند اما صدایشان از ترس درنمی‌آمد، در دل به آن خدایی که ان‌ها را آفریده بود التماس می‌کردند که برایشان دری از رحمت باز کند و خداوند دعای دل شکستگان مظلوم را مستجاب کرد و پیامبری از بین خودشان برگزید که رحمة للعالمین است. و معجزه‌ای به او داد از جنس کتاب، آن هم کتابی که هیچ شک و شبهه‌ای درونش نیست و هدایتگر است برای کسانی که به خود می‌اندیشند و مراقب سلامت روح و نفس خود هستند یعنی همان متقین.

اینگونه محمد(ص) لسان الله شد که خدا بعد از سالهای طولانی از زبان او برای بیان حرف هایش با تمام مخلوقاتش استفاده کرد "و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی" و نامه‌ای با صد و چهارده بخش فرستاد، نامه‌ای که اگر با کمی دقت و تدبر آن را بخوانیم درمی‌یابیم که بیشتر از آنکه از زبان معشوق برای عاشق باشد از زبان عاشق است برای معشوق...

عاشقی که نزدیک به یکصد و بیست و چهار هزار نفر از معشوقین برگزیده خود را که در مسیر، عاشق عاشق خود شده بودند را به‌عنوان سفیر‌عشق به سمت تشنگان دیگر فرستاد که به آن‌ها بگوید من بیشتر از هر کس دیگری دوستتان دارم من شما را آفریدم و از مادرتان بیشتر به شما علاقه دارم این به نفع خودتان است که به یاد من باشید.

رمضان کریم ماهی است که خدا قرآن مجید و با‌عظمت را به یکباره در یکی از شب‌های آن یعنی شب قدر بر قلب پیامبر نازل کرد که برای همین از هر شب و روز دیگر و به تعبیر خدا از هزار ماه برتر است.

آمده است که در این ماه شیطان در غل و زنجیر می‌شود، شاید اینجا خدا غیرتش را تجلی داده است و به شیطان می‌گوید این یک ماه می‌خواهم همه‌ی کسانی که عاشقشان هستم نامه‌ام را بخوانند، در این مدت مزاحم نشو، اگر نامه را خواند و فهمید و عمل کرد خودم از او مراقبت می کنم و اگر نخواند یا نفهمید یا عمل نکرد مال خودت... اما بدان که من همیشه آغوشم برای بندگانی که خودم خلقشان کردم و بهتر از هر کس دیگری آنها را می‌شناسم باز است.

کافیست کلید توبه را فشار دهند و دور بزنند من همیشه حبیب التوابینم...