در تقدیس آمورف

بی‌نظمی تعمق‌یافته در تاروپود غیرمنظم که مانع از خروج مصنوعات بشری می‌شود یک پدافند غیرعامل قوی برای خروج فرهنگ و خرده‌فرهنگ‌ها محسوب می‌شود.

فرهنگ را در چنین کالبدی می‌توان مهندسی کرد که دارای ساختار منظم و کریستالی نباشد، فرهنگ، پاسخ‌های مختلف به نیازهای مختلف هست و گسترش پاسخ‌ها با پس‌زمینه‌های مختلف و کمی با طعم خلاقیت، فرهنگ را غنی می‌سازد.

اینکه نمی‌توان رفتار یک ملت را پیش‌بینی کرد و این ناشی از تنوع فکر و رویکردها و باورهای مختلف در درون جامعه است نقطه‌ی قوتی برای جامعه محسوب می‌شود که در تاروپود نامنظم‌بافته‌اش، تسلیم افکار و تهاجم‌های فرهنگی نمی‌شود.

هر چقدر تلاش شود تا نظمی نمادین به افکار و نگرش‌های موجود در جامعه داده شود قدمی جدید در رسیدن به اطلاق مهر تمام شد و دیگر، چیزی برای عرضه نیست خواهد بود.

شاید حضور رسانه‌های اجتماعی در اوایل، ویترینی رنگین از تنوع فرهنگ‌ها بود و آنچه که از این فضا استشمام می‌شد تکثرگرایی و تنوع فرهنگی بود که در گذر زمان، بدون تولید محتوا مختوم به دستکاری فرهنگی شده است که جز رفتار یکدست عایدی نداشته است.

هر چه که پاسخ به نیازها محدود به پاسخ‌های اندک و مشخص شود از کثرت راه‌حل‌های فرهنگی دور خواهیم شد و این در حالی است که روح بشری برای ادامه دادن و رسیدن به خودشکوفایی نیاز به جلوه‌گری و نمایاندن دارد.

هر چه این نمایاندن بیشتر و بهتر و دور از ساختارهای از پیش‌تعریف شده چون بلوک‌ها و خانه‌های همسان انجام گیرد و هر چه بازتعریف آن در اشکال ناهمسان و نامنظم شکل گیرد، نتیجه، جامعه‌ای غنی از تکثر خواهد بود که معنای زندگی را نیز وسعت خواهد داد.

حال در جامعه‌ای که دیکتاتوری فردی، روح و روان فرهنگ را ذره ذره می‌خورد و سانسور و دیگری‌شدن، ارزش‌های اصلی برای دستیابی به یک نظم کریستالی است سخن از بی‌نظمی شاید بسان امّلی و روحیه‌ای مقابله‌کننده باشد.

نه به انتخاب‌های دیگران، نه به اسلوب‌ها و قاعده‌های تعریف‌شده و جاری شدن در بستر آزادی بی‌درنگ که فقط تسلیم مقام الوهیت است شجاعت بی‌بدیل برای بازیگری در این عرصه‌ها را می‌خواهد.

تفکر آزاد و انتقادی، تسلیم زیبایی کریستالی نخواهد شد و آرایش چشم‌گیر و چشم‌نواز بلوک‌های منظم و هم‌تراز، مانع از دیدن تک‌تک آن‌ها به عنوان یک ذات مقدس و بی‌بدیل نمی‌شود.

آمورف، هدیه‌ای است که به یک جامعه داده می‌شود تا بدون هیچ ساختار و اسلوبی، چیستی و چرایی هر موجود و ماده‌ای را در تقدیس قدرت خلق و آفرینش بستاید و ازهم‌برکنش‌های میان آن‌ها، راز خلقت را کشف کند.