هجران

من کارم درس دادن است. اما دلچسب‌ترش وقتی است که درس می‌گیرم. آغاز سال تحصیلی که می‌شود اطلاعاتی از بچه‌ها می‌خواهند: نام پدر، شغل پدر، شماره تماس پدر و…
از آنجا که احتمالا از هر قشری در کلاس دارم، ممکن است جواب برخی سوالات باعث  ناراحتی بعضی‌ها شود. می‌گویم این‌ها را در منزل کامل کنید و برایم بیاورید.
دانش‌آموزی دارم اسمش هِجران است. وقتی اطلاعاتش را وارد می‌کردم، دیدم بعد از نام پدر، نام مادرش را نوشته است. نام مادر در گزینه‌ها نبود. تمام برگه‌ها را چک کردم. هیچکس نام مادر را ننوشته بود. پس هجران خودش اضافه کرده‌است. این همان بود که از کودکی دوست داشتم در فرم‌ها باشد اما نبود. نام مادر! 
این دختر هر روز مرا غافگیر می‌کند. دیروز داشت برنامه‌ی کلاسی را به دیوار نصب می‌کرد. گفتم «چه اسم قشنگی داری. کجایی هستی؟» با لبخندی محکم، جواب داد: « من افغان هستم خانم. هجران یعنی دوری و جدایی».
 معنای اسمش را می‌دانستم اما وقتی گفت، غمی نشست به جانم که با لبخند پنهانش کردم. نگاهم به برگه‌اش گره‌ای سفت خورد. نام مادر …
در دلم گفتم خوش به حال افغانها که دختری چون تو دارند. کاش آغوشت هرگز از آغوشِ کشورِ جانت دور و جدا نماند! 
هِجران/ نام مادر: کشور

۱۱مهر۱۴۰۳