پسر ته کلاس

سایه شوم جنگ می‌تواند حتی کیلومترها دورتر از میدان جنگ حوادثی شگرف را رقم بزند؛ حوادثی تلخ، جانکاه و گاه حتی افسانه‌گون. حوادثی که می‌توانند بن‌مایه داستان‌ها شوند.

بحران پناهجویان یکی از حوادثی است که جنگ‌ها رقم می‌زند؛ برای پناهجویان و برای شهروندان میزبان و برای دولت‌ها و سیاستمداران.

کتاب پسر ته کلاس با دیدی کودکانه به این بحران می‌پردازد. قهرمان این داستان دختری نُه ساله است که با چنین چالشی روبه‌رو می‌شود. پسری مهمان کلاس آن‌ها می‌شود که از یک کشور جنگ‌زده آمده است. پسری کردزبان به نام احمت که از سوریه گریخته و تنها به لندن رسیده است. قهرمان داستان با کمک دوستان صمیمی‌اش، جوزی، تام و مایکل تلاش می‌کند به پسر تازه‌وارد کمک کند تا پدر و مادر گمشده‌اش را پیدا کند.

زبان داستان تاحدی کودکانه و روان است و با تخیلات کودکان سازگار. زاویه دید داستان اول شخص است و دخترک راوی خود کسی است که رنج از دست دادن یکی از والدین را چشیده و شاید همین یکی از محرکه‌های او برای کمک به احمت است. الکسا، قهرمان داستان در طی داستان با دیدگاه‌های مختلف شهروندان انگلیسی درباره پناهجویان آشنا می‌شود و قدرت رسانه و تیترسازی‌ها را درک می‌کند و این نکته بسیار ظریف نشان داده شده است.

در کل روند داستان برای کودکان و نوجوانان پذیرفتنی و حتی شیرین است.

باید بگویم من که شهروند کشوری هستم هم جنگ را تجربه کرده و هم سالیان سال است میزبان پناهجویان جنگ‌زده افغان است تا الان از این زاویه به جنگ و پناهجویی نگاه نکرده بودم. شاید چون بیشترین چیزی که از هشت سال جنگ تحمیلی ایران شنیده بودم، دفاع و ایستادگی مردم مناطق جنگ‌زده بود نه فرار و بی‌خانمانی‌شان. شاید چون بیشتر مردم جنگ‌زده کشور ما در شهرهای مختلف ایران ماندند و کشور را ترک نکردند.

درباره پناهجویان افغان نیز هرچند گاه زمزمه نارضایتی از حضورشان را از گوشه و کنار می‌شنیدم، اما اغلب مردم حضور این پناهجویان را پذیرفته بودند.

این کتاب نگاهی نو برای من داشت و من را با چالش‌هایی تازه روبه‌رو کرد.