.
Start!
خب...سلام!
حقیقتا از اینکه بخوام خودمو معرفی کنم خیلی خوشم نمیاد،پس هر جور که دوست دارین میتونین آدمی که این پشت نشسته رو صدا بزنین.
و البته،خوشحالم از اومدن به اینجا:)
به عنوان کسی که خیلی تو این فضا ها تجربه ی زیادی نداره،موضوع این پست رو درباره ی اینکه چطور به اینجا اومدم و حالا تصمیم گرفتم که بنویسم اختصاص میدم:)
من حدودا پارسال با ویرگول آشنا شدم و از بابت دوستام که اینجا مینوشتن من هم میومدم و میخوندم.و خب از اواخر پارسال به این ور دیگه اینجا نیومده بودم.تا اینکه دیشب به پیشنهاد یکی از دوستام تصمیم گرفتم شروع به نوشتن کنم.خلاصه که این بود از داستان آشنایی من با ویرگول:)
مرسی که وقت گذاشتین و خوندین.=)
مطلبی دیگر از این انتشارات
بریت ماری اینجا بود...
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناکلمات - شماره ۱
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان پسری به نام گولیری