«هدف یک سیستم، همان کاری است که دارد انجام میدهد.» جیمیل: MYfakeACC97
در نقد فهم نادرست حاکمان از حجاب
چه در مقام مربی و تعلیم و تربیت باشیم و چه در مقام تصمیمگیر و سیاستگذار، ضروری است دو موقعیت را از هم تفکیک کنیم؛ در یک مدلسازی ساده، میتوان دو مقام و موقعیت مورد نظر را در موقعیت "کشاورز" و موقعیت "صنعتگر" صورتبندی کنیم.
✅ موقعیت کشاورز
کشاورز برای تولید محصولات کشاورزی سه گام برمیدارد: "کاشت"، "داشت" و "برداشت". دانهی برنج و گندم و یا نهال درختی را میکارد، پس از آن با دانش و تجربهای که اندوخته است، با انواع شیوهها و تکنیکها و تمهیدات لازم تلاش میکند فرصت لازم و امکان ضروری را برای دانه فراهم کند تا بهتدریج رشد کند و به محصول مورد نظر تبدیل گردد. درحقیقت کار کشاورز تماما تمهید مقدمه، تهیهی امکانها و مقتضیات و فراهم آوردن شرایط رشد دانه است. کشاورز اما میداند با همهی رنجی که میکشد و کار پرزحمتی که انجام میدهد و با تهیهی همهی لوازم رشد دانه، اما ممکن است دانه به علتهای مختلف رشد نکند. به سخن دیگر، گرچه محصولات کشاورزی با تلاش و همت و رنج کشاورز بهدست میآید؛ اما کشاورز در بهدست آمدن محصولات، بهنحو مستقیم دخالتی ندارد. بهسخن دیگر، درختی که اینک بهبار نشسته است، گرچه با کاشت و داشت کشاورز چنین بهرهای بهدست میدهد، اما فرایند شکلگیری درخت و یا پروسهی بهدست آمدن میوه، پدیدهای طبیعی است که ممکن است با همهی تلاشها بهدست نیاید.
کشاورز "درختکاری" میکند نه "درختسازی". جز این نیز نمیتواند کاری کند. او باید تمام تلاش و دانش خود را برای رشد و نمو دانه انجام دهد، اما همواره دلهره دارد که آیا محصول مورد نظرش بهدست میآید یا نه.
✅ موقعیت صنعتگر
صنعتگر با بهرهمندی از دانش و تخصص و با تکیه بر تجربه، علاوه بر تمهیدات مقدمات بهنحو مستقیم، کالایی را تولید میکند. بهعنوان مثال، یک نجار با فراهم آوردن وسایل، ابزار و برنامهی از پیش تعیین شده، میز و صندلی تولید میکند. کارخانهی ماشینسازی، مشغول ساختن و تولید انبوه ماشین است. صنعتگر بر خلاف کشاورز، کالای مورد نظر خود را خودش با استفاده از مواد اولیه بهنحو مستقیم میسازد. سازندهی کالا است و نه پرورش دهندهی محصولات.
بسیاری از امور انسانی مانند اخلاق، دین، فضیلتمندی، و حتی مهارتهای ورزشی، هنری و بسیاری دیگر، از جنس کاری است که کشاورز انجام میدهد. به این معنا که اگر در مقام مربی و یا سیاستگذار هستیم، کاری که باید انجام دهیم این است که شرایط و امکان رشد و پرورش را فراهم آوریم. چونان یک کشاورز که تنها کاری که میکند فراهم آوردن شرایط رشد گل است. از او کاری دیگر برنمیآید. کشاورز گل را نمیسازد؛ پرورش میدهد. مربی اخلاق، دین و ورزش نمیتواند دیگری را اخلاقی، دیندار و یا ورزشکار بسازند. کار او تمهید مقدمه و در نهایت، پرورش است. با اینهمه، ممکن است به هدفش برسد و ممکن است شکست بخورد.
اگر حکومتی بخواهد شهروندانش دیندار شوند، بخواهد زنان، حجاب مورد نظرش را بر سر کنند و اگر بخواهد ارزشهای مورد نظرش را پاسداری نماید، تنها و تنها کاری که باید انجام دهد، ایجاد شرایط و امکان دینورزی و اخلاقی زیستن و محجبه بودن و چیزهایی شبیه اینها است. جز این کاری نمیتواند انجام دهد. همچون زارع، ممکن است با همهی تمهیدات و فراهم آوردن لوازم و تلاشهایی که میکند، به محصول مورد نظرش نرسد؛ که اگر نرسد، هیچ کاری نمیتواند بکند. "ایدهی ساختن"، در طول تاریخ به انواع فجایع دامن زده است.
همانگونه که تجربهی بیش از چهار دهه نشان میدهد، رویکرد ایدئولوژیک به سیاست که رویکردی صنعت گرایانه و "اراده گرایانه" است، محتوم به شکست است. هیچ دانهای بهدستور کشاورز رشد نخواهد کرد و به درخت تبدیل نخواهد شد. هیچ دانش آموزی بهدستور و ارادهی معلم با سواد نخواهد شد. هیچ انسانی بهدستور و یا ارادهی دیگران، دیندار نخواهد شد. هیچ فرزندی بهدستور و ارادهی والدین اخلاقی نخواهد شد. در این ساحتها ارادهی آدمی درهم میشکند و جهان آنگونه نخواهد شد که ما میخواهیم. از ما جز اندکی، صنعتگری برنمیآید، باقی کار پر زحمت، پرورش دادن و با صبوری منتظر گل دادن غنچه است.
علی زمانیان - کانال خرد منتقد (@kherade_montaghed)
مطلبی دیگر از این انتشارات
خاموشی!...
مطلبی دیگر از این انتشارات
آرزوهایتان را به خاطرش سپردم!!!
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرِ سبز