سردبیر سابق سایت نقدآنلاین و نقد روز / خبرنگار آزاد / فعال حقوق بشر
4 نوع خشونت علیه زنان کدامند ؟
خشونت علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیههای جسمی گفته نمیشود. کلمات توهینآمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردانه آن را خوشغیرتی میدانند همان خشونتی است که بر زنان - به اصطلاح مردان، «ضعیفه» - اعمال میشود و هیچگاه هیچکس نمیفهمد این زن از چه درد میکشد و چه میخواهد و چه رویاهایی در سر دارد.
بخش اعظم جامعه را زنانی تشکیل دادهاند که هیچ از خود و حقوقشان نمیدانند و زن خوب بودن را در کدبانو بودن، شستن، رفتن، پختن و بچهداری میدانند و دلشان خوش است چه موجودات از خود گذشته پاکی هستند و بهشت زیر پای آنها است.
خشونت عليه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافيايی يافت می شود. اما در برخی از گروه ها شايع تر است. خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است. خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسيب يا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.
زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبهرو شوند. علاوه بر همسر، پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز میتوانند به زن خشونت کنند.
زنان در زندگی خود چهار شكل خشونت شامل فيزيكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه می كنند. خشونت فيزيكی، همانطو که از نامش پیدا است، شيوه های آزار و اذيت جسمانی، ضرب و جرح، كشيدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانی كردن، اخراج از خانه، كتك كاری مفصل، محروم كردن از غذا، سيلی، لگد و مشت زدن، كشيدن و هل دادن، محكم كوبيدن در، به هم زدن سفره و ميز غذا و شكستن اشيای منزل را شامل می شود كه اين نوع خشونت ممكن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصيلات، نژاد و وضعيت خانوادگی روی دهد.
خشونت هايی روانی و كلامی نوع ديگری از خشونت هايی است كه در خانه عليه زنان استفاده می شود. از جمله میتوان به، دشنام و به كار بردن كلمات ركيك، بهانه گيری های پی درپی، داد و فرياد و بداخلاقی، بی احترامی، رفتار آمرانه و تحكم آميز و دستور دادن های پی درپی، تهديد به آزار يا كشتن وی، تحقير زن، قهر و صحبت نكردن وممنوعيت ملاقات با دوستان اشاره کرد. اين نوع خشونت موجب بروز روحيه پوچی يا خودنابودسازی، گريز از مشاركت اجتماعی و اضطراب در زنان می شود.
خشونت دیگری که بر علیه زنان صورت میگیرد، خشونت اقتصادی است. ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسايل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی عليه زنان برشمرده می شوند. به طوری كه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نيز ندارند.
استفاده قهرآميز بدون رضايت زن، اجبار در روابط زناشويی غيرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پيشگيری از بارداری ناخواسته و بی توجهی به نيازهای جنسی زن از نمونه های خشونت جنسی عليه زنان است.
زنانی كه از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گيرند پنج برابر بيشتر از ساير زنان در معرض آسيب های روانی و خطر خودكشی و شش برابر بيشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.
روانشناسان میگویند، مردانی كه از كودكی در خانواده شاهد كتك خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بيشتر مرتكب خشونت عليه همسران خود می شوند. افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته و متزلزل و كسانی كه از احساس بی كفايتی رنج می برند بيشتر عليه زنان مرتكب خشونت می شوند.
برخلاف تصور عموم، حتی دنیای مدرن نیز خشونت علیه زنان را کم نکرده که بیشتر نیز کرده است. تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقير به مراكز فساد و رونق بازار فيلم های غيراخلاقی را باید به عنوان مصاديقی از خشونت مدرن عليه زنان ياد كرد.
مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگيری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می كنند و با ندادن خرجی خانه و پول كافی برای زنان مضيقه های مالی ايجاد می كنند. یا با تهديد به طلاق يا ازدواج مجدد از زنان بيگاری میکشند و از او در انجام امور و وظايفی كه مربوط به او نيست همانند تيمارداری پدر یا مادر شوهر سوءاستفاده می کنند.
مردان نيز مورد سوءرفتار زنان قرار می گيرند، اما بخش عمده خشونت خانگی، به ويژه موارد مرگ آور و خطرناك آن، از سوی مردان عليه دختران و زنان خانواده صورت می گيرد.
زنانی که در برابر بدرفتاری های مرد خود سکوت می کنند گویا دارند فریاد می زنند: «با من مانند يک برده رفتار کن، مرا بزن، خواهش می کنم به من کمی پول بده،من برده تو هستم!»
زنانی که با سوءرفتار شديد جسمی شوهر روبرو هستند و او را ترک نمی کنند، مصداق این جملات هستند. وقتی از آنها می پرسی «چرا او را ترک نمی کنی؟» پاسخ می دهند: «من شوهرم را دوست دارم». این مساله بر می گردد به احساس نياز، که در همه دنيا در هر دو روابط مرد و زن ديده می شود. زنی که پايگاه های اقتصادی خود را رها می کند و وارد پيوند زناشويی وی شود وقتی با خشونت مرد روبرو می شود از ترک او و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی بعد از آن می ترسد. وقتی به اين نتيجه می رسد که حمايت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت به خود می قبولاند که زندگی او همين است. چيزی که در روانشناسی به آن «درماندگی اکتسابی» می گويند. از همه بدتر اینکه اين گونه زنان به خود لقب «زن سازش کار» و «زن صبور» می دهند.
زن آسيب ديده، شيری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که ميله های آن از بهانه های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و اين ميله ها را بشکند آنوقت می فهمد که چه موجود قدرتمندی است. تغيير ممکن است اما بايد عرصه را به روی توانمندی های خود باز کنيم و از شيوه های مختلف استمداد بگيريم.
در آخر باید اشاره کنیم، سازمانها و کشورهای جهان میکوشند با برنامههای گوناگون با خشونت علیه زنان مبارزه کنند. سازمان ملل متحد روز ۲۵ نوامبر (پنجم آذرماه) را روز جهانی رفع خشونت علیه زنان اعلام کرده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اعتماد بنفس در زنان
مطلبی دیگر از این انتشارات
پریود…؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
سقف شيشهای و راههای شکستن آن برای زنان