مغازه خودکشی: روایت یک کمدی سیاه

خلاقیت دامنه ندارد؛ انسان حتی می‌تواند تلخ‌ترین مفاهیم را دست‌مایه شوخی و طنز قرار دهد. این واکنشی هوشمندانه به محیط نیز محسوب می‌شود که به جای فرار از بی‌معنایی، افسردگی و بار سنگین زندگی، این بار ما چشمان باز به سمت آن‌ها حرکت می‌کنیم، از آن‌ها حرف می‌زنیم و آن‌ها را به عنوان بخشی از زندگی می‌پذیریم. مغازه خودکشی دقیقا همین رویه را پیش گرفته است.

اوایل داستان کمی عجیب است که چقدر مردم این شهر به «فروشگاه خودکشی» مراجعه می‌کنند اما با خودم فکر کردم اگر همین فروشگاه در تهران بود به مراتب بیش از این مشتری داشت. به گفته مسئولین در تهران از یک سوم افراد بیماری روانی دارند در حدی که باید قرص مصرف کنند. از این یک سوم بسیاری خبر ندارند که بیمارند و روان رنجورشان را به بخت بد و تلخی زمانه نسبت می‌دهند، اکثریت هم توان مراجعه به پزشک و درمان را ندارد. خالی کردن وقت برای دیدن پزشک خودش یک فرایند سنگین است. به نظرم ما هم به فروشگاه خودکشی با افرادی کاربلد و متعهد نیاز داریم؛ دقیقا مثل فروشگاه خودکشی!

از فروشگاه خودکشی کسی دست خالی برنمی‌گردد. آگاهی خانواده تواچ، صاحبان فروشگاه خیره‌کننده است! تاریخ همه خودکشی‌های جهان را می‌دانند. مطابق رسم خانوادگی، اسامی‌شان را از میان خودکشی‌کننده‌ها انتخاب کرده‌اند: میشیما (یوکیو)، مرلین (مرنرو)، ونسان (ون گوگ) و آلن (تورینگ).

خودکشی الن تورینگ با سیب مسموم؛ بعضی فکر می‌کنند اپل نمادش را از همین سیب گرفته است!
خودکشی الن تورینگ با سیب مسموم؛ بعضی فکر می‌کنند اپل نمادش را از همین سیب گرفته است!

آن‌ها به خودکشی معنای جدیدی داده‌اند. اکثر مشتریانی که از فروشگاه بیرون می‌آیند قانع شده‌اند که خودکشی میراث ماندگاری است که فقط افراد کمی به جا می‌گذارند! شعار فروشگاه این است: آیا در زندگی شکست خورده‌اید؟ لااقل در مرگ‌تان موفق باشید.

Has your life been a failure? Let's make your death a success!

داستان در زمان و مکان نامشخصی اتفاق می‌افتد؛ دوره آخرالزمانی که انسان‌ها بسیاری از منابع طبیعی را نابوده کرده‌اند. دیگر گلی نیست و هوا بسیار آلوده است. مردم افسرده و مالیخولیایی برای پایان دادن به عذاب زندگی به مغازه خودکشی می‌آیند و خانواده تمام تلاش‌شان را در خدمت‌گزاری به مشتریان صرف می‌کند. برای هر طبع راه خلاصی وجود دارد: از گلوله و طناب گرفته تا زهر و تیغ‌های آلوده. همه چیز بر وفق مراد است تا این که سروکله بچه آخر خانواده پیدا می‌شود. آلن برعکس خانواده و اهالی شهر پر از شور و امید به زندگی است.

مغازه خودکشی یک فانتزی سیاه بانمک دارد، چیزی شبیه آقوی همساده. شوخی‌های ظریف بین مرگ و زندگی و غم و شادی ما را با خود همراه می‌کند اما رفته رفته همه چیز تغییر می‌کند و در پایان اتفاق غیرمنتظره‌ای می‌افتد.



خودکشی و دیگر هیچ: ریشه‌ها

احساسات منفی پیامی برای‌تان دارند؛ بشنویدشان!