در سوگ نوید و خونِ به ناحق ریخته شده، چه بر سرمان می‌آید؟

شادروان نوید افکاری
شادروان نوید افکاری

در یک سال اخیر آنچه که در این سرزمین محرز شده این است که «ظلم حدی ندارد». شرایط ویژه‌ای که امروز در آن ایستاده‌ایم ماحصل سوء مدیریت، سرکوب و خونریزی حاکمیتی است که این روزها بیشتر از همیشه به هر ریسمانی چنگ می‌زند تا مشروعیت و اقتدار از دست رفته‌اش را بازگرداند.

عملاً بخشی از سیستم برای بازگرداندنِ آب از جوی رفته چنان با جانِ مردم ایران جویِ خون راه انداخته است که گویا تنها راه بقا را در سرکوب گستردۀ هرگونه صدای مخالف و از میان بردن هر منتقدِ بالقوه و بالفعل می‌بیند.

با نگاهی به گذشتۀ 42 سال اخیر ایران، متوجه می‌شویم که شرایط کنونی تفاوتی عمده با سایر بزنگاه‌های تاریخی مشابه دارد، چرا که به عنوان مثال در سرکوب‌های 67، 78 و 88 اولاً سیستم اطلاع رسانی یکپارچه و اینترنت مشابه شرایط کنونی وجود نداشت و ثانیا شرایط اقتصادی و سفرۀ مردم تا این حد نابسامان نبود. در چنین شرایطی احتمالاً ظهور هرچه مقتدرانه‌تر در مواردی که افکار عمومی و فضای بین الاذهانی مردم چیزی خلاف میل حکومت می‌خواهد، تحلیلی است که حاکمیت به آن رسیده است.

️در شرایطی که تاریخ نشان داده است که هرچه جامعۀ مدنی خشن تر سرکوب شود بازخورد و بازتاب این سرکوب نیز از جانب جامعه خشن‌تر خواهد بود، به نظر میرسد از بخت بد حاکمیت مسیر خشونت و سرکوب را انتخاب کرده است.

️از طرفی انتخابات‌های 94، 96 و 98 و آنچه به عنوان خروجی عملکرد منتخبین دیدیم، این موضوع را مخابره میکند که مسیر اصلاح دست کم از صندوق رای خروجی چندانی نداشته است و جویبار خون همچنان جاری و چوب سرکوب همچنان برافراشته است. با چنین اوصافی حاکمیت وارد یک بازی خطرناک شده است که دوسر باخت خواهد بود.

️تسهیل‌گر این بازی دو سر باخت نیز دو گروهی هستند که یکی خارج از ایران نفع میگیرد و قائل به «سقوط ایران» است و دیگری داخل ایران نفع می‌گیرد و قائل به «نرمالیزاسیون» و حفظ کج دار و مریز شرایط است. با این اوصاف تنها گروهی که می‌توانند با بهم زدن این بازی از یک فاجعه پیشگیری کنند، مردم هستند و بس. از یاد نبریم این بازی دو سر باخت احتمالاً یا منجر به سقوط و تجزیه ایران خواهد شد و یا تشدید استبداد فعلی را رقم می‌زند.

تنها گروهی که می‌توانند با بهم زدن این بازی از یک فاجعه پیشگیری کنند، مردم هستند و بس.

️این که مردم چه مسیری را باید طی کنند تا این بازی دو سر باختِ حاکمیت به سرانجام نرسد، سوالیست که پاسخ تجویزی به آن نشدنی است. در شرایطی که عوامل غیر قابل کنترل مثل گسترش بیماری و... ناگهان کلیه روش‌های ارتباطی را دستخوش تغییر میکند، چابکی در کنشگری مردمی شاید یکی از راههای احتمالی برای بهم زدن این بازی خطرناک و انعطاف پذیری در مقابل شرایط غیرقابل پیش بینی باشد.

فضای مجازی به عنوان نهاد اطلاع رسانی، عملاً منجر به یک خشم عمومی گسترده شده است. انفجار قیمت‌ها که هر روز خبرش در تلگرام و سایر فضاهای ارتباطی پخش میشود، سرکوب و اعدام عیان و گسترده که تصاویرش توییتر و اینستاگرام را گرفته است و موارد مشابه، خشمی را منجر شده است که اگر با هم‌فکری عمومی هدایت نشود، میتواند منجر به یک فاجعه و تسهیل همان بازی دوسر باختِ حاکمیت شود. واقعه‌ای که اگر حتی به ضرر حکومت هم باشد، الزاماً به نفع مردم ایران نیست.

️تاریخ نشان داده است که سقوط یک استبداد الزاماً منجر به برقراری یک دموکراسی نمی‌شود. در شرایطی که حاکمیت بنا دارد تخته گاز به سمت درۀ سقوط بتازاند، شاید این مردم هستند که باید سرنوشتشان را «تعیین کنند» و چشم انتظار وقایع نباشند. اتحاد بین گروه‌های مدنی و دموکراسی خواه، توافق بر سر آرمان‌های مشترک دموکراسی خواهی و البته گفت‌وگو برای یک روش چابک و پویا در همکاری و هم‌صدائی نیروهای دموکراسی خواه و مردمانِ آزاده، شاید آغاز مسیری باشد برای تعیین سرنوشت و نه انتظار کشیدن برای وقایع.

️خشونت پرهیزی و تلاش برای درک این موضوع که مردم به هیچ وجه مقصر این شرایط نیستند اما می‌توانند نقش موثری در بهبود اوضاع داشته باشند، اصل اول این مسیر است. شاید این چنین بتوان بر سر موارد متعددی توافق داشت و فارغ از چپ و راست و مذهبی و غیر مذهبی، هم‌صدایی داشت.

خشونت پرهیزی و تلاش برای درک این موضوع که مردم به هیچ وجه مقصر این شرایط نیستند اما می‌توانند نقش موثری در بهبود اوضاع داشته باشند، اصل اول این مسیر است.

️از یاد نبریم که خون به هرحال دامن حاکمیت را خواهد گرفت. خونِ به ناحق ریخته شده از واقعۀ کربلا تا امروز دامنگیر سفاکان روزگار شده است. آن چیزی که مهم است این است که این خونِ پاک جوانان که به ناحق ریخته شده است، بذر نهالی را آبیاری کند که درخت آزادی و دموکراسی در ایران ثمرهاش باشد و نه تجزیه ایران یا برقراری استبدادی نو.️

خواه ناخواه، همصدایی مردم و نیروهای دموکراسی خواه، راهی است که باید رفت و به نتیجۀ آن امیدوار بود.


این متن در تاریخ 23 شهریور ماه 1399 در صفحات مجازی مرتبط با انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی منتشر شد.