Dirk Maassen - Ethereal •AVkamma :Telegram•
رِنجِ رَنج

رِنجِ رَنج؟ نه نه [مکث] نه بابا! شاید بالا آوردن صوت. چه شکلی میتونه باشه؟ مثلا با ذرههای سیاهِ حرفها ی نفرتانگیز؟ نه نه[مکث] نه بابا! کلش سیاهه اونطوری.
حرفهای تکراری؟ ناامیدکننده. امید؟ یه اسم؟ یا محرک؟ مسخره.
زیرنویسهای تار؟ عینکِ پاک نشده. عینکم کو؟ گلهای صورتی و سفید و بنفش. این یکی حتی بدون زیرنویس. چشمهای درشتِ زیبا.
سیبهای قرمز؟ فِرمُژه... بهترین دوستِ خیانتکار. دوست چیه بابا؟ پاشو بسه. ایول.
ی اره مسخره؛ کلمات پیشنهادی کیبورد... ی اره مسخره؛ حرفای مدام من. دیدی؟ خیلی زشته! باسه باسه.
چشمای آبیت.
ساعت یک و نیم یا ده و ده دیقه؟ مهمه؟ البته. صوت بالا اومده. صدا؟ حرفای بدِ بدترین.
خب دیگه خدافظ. یک دو سه چهار. یک دو سه پنج. یک دو سه صفر. خفه شید. یک دو سه هشت. یک دو سه یازده. کاش مغزمو بشورم. اگه یه روز شبیه ایناشم چی؟ نه نه. یک دو سه چهار پنج... امروز چند شنبست؟ ف*ک.
خندیدن. ماهیهای ناز[ذوق]. یک ساعت و پنجاه و دو دیقه و چهل و پنج سانیه. سانیعه. نه متسفانه ابریه حال و هوام.
"من نگرانتم". نگران خودت باش قربونت برم.
چقدر فاقد توانایی درک. من که میدونم نمیفهمن چی میگم چرا حرف میزنم؟ خب رجوع به زبان اشاره در مواقع ضروری. اه لنتی مورس! تموم شد سال که[خندیدن]
چشمای آبیش.
منم دلم براتون تنگ شده.
یک دو سه صفر میشود. کیبوردِ ویرگولگونه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماه منی در شب!
مطلبی دیگر از این انتشارات
می خواهم عشق اولم را به تو بدهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
آرزو های من بزرگتر از ابعاد یک شهاب سنگه