به کجا؟؟

به کجا؟؟

به کجا؟؟ ای دوست؟

به شور عشق،

اما عشقِ تو چون جویبار

دریای اندیشه را پر می‌کند.

به اندیشه؟

اما اندیشه چون ابر پاییزی

از دل غمگین می‌بارد.

به غم؟

اما غم چون باران نرم

به دریای رحم می‌ریزد.

به رحم؟

اما رحم چون دره‌ی سبز

تو را به ناامیدی فرو می‌برد.

به ناامیدی؟

اما ناامیدی چون بذر خشک

پرسش را جوانه می‌زند.

به پرسش؟

اما پرسش چون پرنده‌ی بی‌بال

پاسخ را می‌جوید.

به پاسخ؟

اما پاسخ چون باد سرکش

شور شورش را برمی‌انگیزد.

به سرکشی؟

اما سرکشی چون رود خروشان

به آغوش مرگ می‌رسد.

پس در نهایت به مرگ!

اما بی‌سرکشی، بی‌رحم، بی‌عشق—

زندگی، ای نگاه ساده‌ی جهان،

چه رازی در برگ درخت پنهان؟

#شاهرخ_خیرخواه

این شعر رو تحت تاثیر اثری از آریش فرید نوشتم...

تحت تاثیر نوشته #اریش_فرید