پستهای مرتبط با شعر تعداد کل پستها: ۸۹ سایر پستها با این تگ در ویرگول شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه روز نجات روزِ_نجاتای زن،تو آخرین اهتزازِ گلِ سرخدر رگهای خاکیِ وطن منی،آخرین ر... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه بوسه نارس 《بوسه نارس》امشب در آستانهای بینام خودم را میجویم در رطوبت… شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۴ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه کهنه ساغر پیکرم را تراشیده است استادِ ماهری،به سینهام که رسیدبهجای قلب ،کهنه س... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه نوری که خودش را فراموش کرده #نوری_که_خودش_رافراموش_کردهقدمگاه خورشیدبر شانه صبح میتابد.باد، خسته... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه آرام بگیریم در سکوتی قبل از آن که دیگرانجسممان را دفن کنند،خودمان روحمان را خاک می کنیم.ه... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه بعد از سالها منو مادرم در نماز صبح #بعدازسالهامنومادرم_درنمازصبحبه نمازصبح بازگشتمساده و بی آلایشیک قنوت... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه ژرف #ژرفچهرهاش روشن نیست مثل چاهی ژرف در روزی روشن که نور را میبلعد، ب... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه غروب های بی سحر #غروبهای_بی_سحردنیای عجیبی شده استعصرِ آب دادن به تشنهدلِ سایههاعصرِ... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه رعیت #رعیترعیتها را دیدم، در صفی دراز، که نان را با سایه اربابان تقسیم م... شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه دست نوشته های قدیمی 《ازسری نوشته هایم در سال۷۸کردستان_شیلر_روستای حاجی ممدان》من از صدای... ‹ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 ›
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه روز نجات روزِ_نجاتای زن،تو آخرین اهتزازِ گلِ سرخدر رگهای خاکیِ وطن منی،آخرین ر...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه بوسه نارس 《بوسه نارس》امشب در آستانهای بینام خودم را میجویم در رطوبت…
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۴ روز پیش - خواندن ۱ دقیقه کهنه ساغر پیکرم را تراشیده است استادِ ماهری،به سینهام که رسیدبهجای قلب ،کهنه س...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه نوری که خودش را فراموش کرده #نوری_که_خودش_رافراموش_کردهقدمگاه خورشیدبر شانه صبح میتابد.باد، خسته...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۱ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه آرام بگیریم در سکوتی قبل از آن که دیگرانجسممان را دفن کنند،خودمان روحمان را خاک می کنیم.ه...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه بعد از سالها منو مادرم در نماز صبح #بعدازسالهامنومادرم_درنمازصبحبه نمازصبح بازگشتمساده و بی آلایشیک قنوت...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه ژرف #ژرفچهرهاش روشن نیست مثل چاهی ژرف در روزی روشن که نور را میبلعد، ب...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه غروب های بی سحر #غروبهای_بی_سحردنیای عجیبی شده استعصرِ آب دادن به تشنهدلِ سایههاعصرِ...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه رعیت #رعیترعیتها را دیدم، در صفی دراز، که نان را با سایه اربابان تقسیم م...
شاهرخ خیرخواه در ،نویسنده رمان مقاله ،وآرایه های ادبی ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه دست نوشته های قدیمی 《ازسری نوشته هایم در سال۷۸کردستان_شیلر_روستای حاجی ممدان》من از صدای...