شاهرخ خیرخواه زاده۱۳آبان۱۳۵۷ازشهررشت،فارغ تحصیل مهندسی شیمی،نویسنده رمان مقاله وآرایه های ادبی
خرهای رها
#خرهای_رها

باد،
در بند درختی گرهخورده بود،
و دستی از تاریکی آمد،
گره را گشود.
خری رفت
در علفزار همسایه،
و شاخهها فریاد کشیدند.
زنی برخاست
در خشم سبز لهشده،
تیغی در نسیم کشید،
و زمین، بوی خون گرفت.
مردی از راه رسید،
و خاک، دیگر سکوت نداشت.
دانههای گندم
اندوه را نشکفتند.
دورتر
شیطان بر سنگی نشسته بود
به رفتن خر مینگریست،
به افتادن برگها،
و زیر لب گفت:
«من کاری نکردم،
فقط بند را باز کردم.»
باد از شاخهها گذشت و گفت:
هر ویرانی
از رها کردن چیزی کوچک آغاز میشود،
از نبستن گره یی ساده،
از سکوتی کوتاه،
از خرهایی رها در مسیر دنیا.
#شاهرخ_خیرخواه
#شاهرخ_خیرخواه
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک شعرقدیمی برای یک خاطره قدیمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سلام من عمو هستم😀
مطلبی دیگر از این انتشارات
سهم مان از تنهایی