درآینه باران

#درآینه_باران

بعد این شعر خدا نقاشی کشید

ابرک تیره به غریدن گرفت و بارید ،

جوی کوچک تنهایی من

طغیان کرد،

جنگل از قعر خاموشی فریاد کشید..

چند مخلوق مدهوش شعرو شراب شدند

چند مخلوق اندرخم سراب شدند

چند از ما در بی کران واله و دیوانه..

در آینه‌ی باران، سایه‌مان گم شد،

آن شدیم که خاک، بی‌نام، در بر گرفت

#شاهرخ_خیرخواه

#شاهرخ_خيرخواه