معجزه معکوس

#معجزه_معکوس

شاید این‌بار

از سمت باران بیاید نوح،

بی‌کشتی،

بی‌هیاهوی طوفان،

تا بگوید:

بی‌راه نیست کسی،

فقط خسته‌ست از تکرار حوالی خویش.

و شاید ابراهیم بیاید

بی‌چاقو،

بی‌بره،

فقط با دست‌های روشن از دعا،

تا ما

به جای قربان،

به عید ایمان برسیم،

جایی که هیچ خونی نمی‌چکد

جز مهربانی از دل‌ها.

اگر موسی بیاید،

عصایش را در چشمه می‌زند

و آب

می‌خندد میان گلوی خشک زمین.

دلم می‌خواهد

با هر معجزه‌اش

لبخند را دوباره بر لب روزگار بنشاند.

و چون عیسی از نسیم آمد،

با او به راه می‌افتم

از خاک تا افق،

تا پدر گم‌گشته‌اش را

در تن هر درخت

در نفس هر انسان

ببینم.

و اگر محمد بیاید،

زیر سایه لااکراهِ او

می‌نشینیم

به صلحی که از نسیم آرام‌تر است.

چه کنم، ای آفریدگار شفاف جان،

که دلم از غمِ آدمی می‌بارد

اما هنوز گل می‌روید

درون این باران.

#شاهرخ_خیرخواه

#شاهرخ_خيرخواه