شاهرخ خیرخواه زاده۱۳آبان۱۳۵۷ازشهررشت،فارغ تحصیل مهندسی شیمی،نویسنده رمان مقاله وآرایه های ادبی
نوری که خودش را فراموش کرده
#نوری_که_خودش_رافراموش_کرده

قدمگاه خورشید
بر شانه صبح میتابد.
باد، خسته از تکرار خیال
در تارک درختی به خواب رفته است.
کوه، به اوج خویش دل میبازد،
و سرو، خواب خزان را میبیند.
باغ، در رسوایی خود میخندد،
و شب، در قفس آواز میخواند.
رود، ذوقی از کلمه دارد ،
و تو
در غفلت نوری چنان بلند
آرزوهایت را میبوسی.
خاک، از باران میگوید،
سنگ، دلش برای شیشه تنگ است،
و دشت
داستان تنهایی عشق را باز میکند.
من اما
رو به پنجرهای گشوده به سوی شما
آهسته میگویم:
دنیا جدی نیست.
زندگی
با همه فاجعه ها
با همه زنجیرها
جایی برای لبخند دارد.
باید پنجره را گشود
بگذارید افقها عبور کنند،
ستارهای هست
که در امتداد آفرینش،
برای ما چشمک میزند.
و من
در سکوتی که از هیاهو بزرگتر است،
با خود میگویم:
هیچ خیالم نیست..
فقط راه میروم،
مثل نوری که خودش را فراموش کرده است.
#شاهزخ_خیرخواه
#شاهرخ_خیرخواه
مطلبی دیگر از این انتشارات
نوام چامسکی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژرف
مطلبی دیگر از این انتشارات
عاقبت